گفتگو با استاد عبدالسلام بن عباس الوجيه - صفحه 257

فرقه هاى اسلامى وارد شده و تمامى ايشان بر اعتبار آن اتفاق نظر دارند، عمل مى نماييم. در ميان مجموعه هاى حديثى، احاديثى يافت مى شود كه اختصاصى برخى از فرقه هاى اسلامى است و ديگران آن را قبول ندارند. ما نيز به اين احاديث وقعى نمى نهيم. نيز هرگاه احاديثى معين با اصول مورد پذيرش ما و مبادى ما در تعارض باشد، بدانها عمل نمى نماييم، اگرچه در فرقه اى كه آن را نقل نموده، جزو مسلمات باشد.

علوم حديث:زيديه در عمل چقدر متأثر از حديث اهل سنّت و اماميه است؟

* اين كه مى فرماييد چقدر متأثر است، باعث رنجش خاطر من مى شود. من مى خواهم بگويم كه مصادر اماميه و مصادر اهل سنّت سرشار از احاديثى است كه محدثان زيديه نقل كرده اند. به كتابهاى اهل سنت، كتاب الكافى كلينى و ساير كتابهاى حديثى خود نگاه كنيد.
مى بينيد كه نويسندگان آنها به محدثان زيدى اعتماد داشته اند.
ما اثر گذاشته ايم، ولى تأثير نپذيرفته ايم. اين مطلب اول و مطلب ديگر آنكه ايرادى ندارد كه ما متأثر از ديگر مذاهب باشيم و از آنها حديث اخذ نموده باشيم. تمامى آنچه نزد تمامى فرق صحيح است، ما آنها را اخذ كرده و بدانها عمل مى كنيم.
مطلب مهمى كه من مى خواهم بدان اشاره كنم آن است كه بخش زيادى از سنت رسول خدا(ص) مورد اتفاق تمامى مسلمانان است و آن دسته از احاديثى كه اختصاصى يك فرقه است و موافق قواعد ماست، يعنى پس از عرضه بر كتاب خدا و سنّت رسول قابل پذيرش است، مورد قبول ماست و آنچه مطابق نيست، مقبول ما نيز نيست.

علوم حديث:سؤالم را اين گونه تكميل مى كنم. من قصد خرده گيرى بر شما ندارم، بلكه درباره احاديث شما، حديث زيديه، گفت

صفحه از 266