گفتگو با استاد عبدالسلام بن عباس الوجيه - صفحه 250

قاعده سوم، اجماع آل البيت(ع) حجت است.
قاعده چهارم، از ديدگاه ما صحابه كسانى هستند كه پيامبر(ص) را شناخته، به او ايمان آورده و به پيروى اش پرداخته تا آنگاه كه از دنيا رفته اند. بنابراين، تعريف ما از صحابه با تعريف اهل سنّت اختلاف اساسى دارد. ما كسانى را كه از فرمان رسول خدا(ص) سرپيچى كرده اند و نيز كسانى كه فسقشان ثابت شده از شمار صحابه خارج مى دانيم. همچنين اند تمامى كسانى كه مخالفت علنى آنها با اميرالمؤمنين على بن ابى طالب و نيز جنگ آشكارشان با وى به اثبات رسيده است. اگر ثابت شود كه كسى سابقه اى در اسلام نداشته و يا در برهه اى منافقانه زيسته يا چيزى عليه او باشد، او از صحابه دانسته نمى شود.
ما معتقد به عدالت صحابه نيستيم. ما معتقديم كه صحابى بشر است و امتياز خاصى براى او قايل نيستيم؛ يعنى حديث او و آنچه از وى نقل شده، قابل نقد است ؛ هرچه باشد و هركه باشد ؛ زيرا قرآن صريحاً به ما مى آموزد - علاوه بر آنكه در ميان صحابه دهها منافق يافت مى شود - : «و ممّن حولكم من الأعراب منافقون و من أهل المدينة مردوا على النفاق».۱
به عبارت ديگر، در تعريف ما آنان كه فسقشان ثابت شده، غير مقبول بوده و جزء صحابه نيستند ؛ مثلاً مغيرة بن شعبه، معاويه، عمر و بن عاص،... و كسانى كه مخالفتشان با رسول خدا مسلم است و احياناً با اسلام جنگيده اند، در عداد صحابه نيستند.

علوم حديث:مصادر حديثى شما كدام است؟

* مصادر حديثى ما بسيار است. اولاً مسند الإمام زيد بن على نزد ماست وبه دنبال، آن أمالى امام أحمد بن عيسى بن زيد بن على كه العلوم(علوم آل محمد(ص» ناميده مى شود.

1.سوره توبه آيه ۱۰۱

صفحه از 266