بلكه طايفه اى از اصحابْ منكر حصول تواتر از اخبار متداول در كتب اند و طايفه اى ديگر مانند اخباريها قايل به حصول علم از نقل سه راوى هستند. ۱
ب . نيز ايشان فرموده اند كه اگر در اخبار تأمل كنى و ارتباط بعضى از آنها را با بعضى ديگر ببينى؛ به اين معنا كه مثلاً مرحوم صدوق خبر نقل شده از زراره را از اصل زراره نقل كرده است، سپس ببينى كه همان خبر را حماد با واسطه از اصل زراره ذكر كرده است، سپس حسين بن سعيد را ببينى كه همان خبر را در كتابش از حماد يا ابن ابى عمير و يا غير اين دو روايت كرده است، سپس كسانى كه متأخرِ از آن دو هستند تا زمان مرحوم شيخ، همان خبر را نقل كرده اند، در اين صورت، بعد از تأمل لازم، علم پيدا مى كنى كه آن خبر در اصل زراره موجود است.
نيز اگر در اخبار محمد بن مسلم، ابوبصير، فضيل و ابن مسكان تأمل كنى، نظير همين علم حاصل مى شود. بنابراين، اين تعداد از راويان براى حصول علم به صدور خبر از معصوم(ع) كافى است و آن خبر متواترِ از امام(ع) مى گردد ولو آنكه اين اين تواتر معنوى باشد. مراد از اجماع اصحاب نيز همين تواتر است و خبر عمر بن حنظله به خوبى بر اين معنا دلالت دارد و ظاهراً اجماعاتى كه اصحاب آنها را نقل كرده اند اين چنين بوده اند؛ ليكن اصحاب در مقام مناظره براى مقابله با عامه - كه براى اثبات سخنان باطلشان به اجماع تمسك كرده اند - از اين تواترها به اجماع تعبير كرده اند، و گر نه ساحت اصحاب ما - چنانكه محقق در المعتبر و كتاب اصولش، استاد شهيد ما در الذكرى و استاد ديگر ما شوشترى در كتابها و مجلس درسش مكرر گفته است - از اين مزخرفات مبرّاست. ۲
6 . روايات كتب اربعه قطعى الصدور است
مجلسى(ره) فرموده اند كه كلينى طريقهاى بسيارى براى اتصال به اصول و كتابهاى معتبر داشته
1.همان، ج ۱۴، ص ۲۰۴ - ۲۰۵.
2.همان، ص ۳۹۶ - ۳۹۷.