تصوف داشته است.
و بعضى از متأخران علما، تفسير ديگرى كه به عربى تأليف شده، از آثار ابوالفتوح ياد كرده اند و خود او در آغاز تفسير كبيرش به يارانش وعده داده، تا دو تفسير از جهت آنان تأليف نمايد: يكى به پارسى و ديگرى به تازى، و او تفسير پارسى را به تفسير تازى مقدم داشته است، و به ظاهر تفسير عربى را نيز تأليف كرده است. ۱
مؤلف گويد: رساله حسنيه (به ضم حاء) غير از رساله حَسَنيه (به فتح حاء و سين) است و آن رساله اى است كه از يكى از متأخران، كه درباره اصول الدين و عبادات تدوين شده، به نام آقا حسن وزير مازندران تأليف كرده است. ۲
مؤلف، پس از مطالب مربوط به آثار ابوالفتوح مى نويسد: در نسب شيخ ابوالفتوح اشكالى به شرح زير احساس مى شود؛ زيرا شيخ منتجب الدين در فهرست خود يك بار نيست او را، به نحوى كه از او ياد كرديم؛ نقل مى كند و بار ديگر، در ذيل ترجمه شيخ ثقه ابوبكر احمد بن حسين بن احمد نيشابورى خزاعى نزيل رى، به همان طريق مى نگارد كه ما در هنگام نام بردارى از او نوشتيم؛ يعنى لفظ «ابن احمد» را اضافه كرده
1.خود ابوالفتوح در آغاز تفسيرش، پس از آن كه مى نويسد: در خواست آن را اجابت كردم، اضافه نموده و وعده دادن به دو تفسير يكى به پارسى و يكى به تازى، جز كه پارسى مقدم شد بر تازى، براى آن كه طالبان اين (فارسى) بيشتر بودند، و فائده هر كسى بدو عام تر بود. و تفسير فارسى او به قطعهاى مختلف در روزگار ما به طبع رسيد؛ از جمله در ضمن دوازده مجلد به قطع وزيرى، با مقدمه و پاورقيهاى ارزنده، به قلم مرحوم استاد حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى طبع شده، و كتاب لغات القرآن ايشان به نام نثر طوبى كه اتمام آن به قلم آقاى محمد قريب بوده نيز منضماً و مستقلاً به طبع رسيده است.
2.حسنيه فى الاصول الدينيه و الفروع العباديه در الذريعه، ج ۷، اين كتاب اثر مولا عزالدين بن جعفر بن شمس الدين آملى است. كه معاصر با محقق كركى و قطيفى و شريك درس ايشان در محضر على بن هلال جزايرى است، كه آن را براى تاج الدين حسن وزير مازندران تأليف كرد. و همچنين نهج البلاغه را به زبان فارسى براى او شرح نموده و سال ۹۴۴ ق از جلد اول آن فارغ شده است. م.