ب) عبدالجليل قزوينى رازى
الشيخ الأجلّ عبدالجليل القزوينى الرازى
از ازكياى علماى اعلام و اتقياى مشايخ كرام بوده، و در زمان خود به علوّ فطرت وجودت طبع از ساير اقران امتياز داشته، تا آن كه چون بعضى معاصران او از غلات و سنيان شهر رى و ناصبيان وادى ضلالت وغى مجموعه اى در ردّ مذهب شيعه تأليف نمود، علماى شيعه كه در رى و آن نواحى بودند به اتفاق قرار دادند كه شيخ عبدالجليل اولى و احقّ است به آن كه متصدّى دفع و نقض آن شود. و آخر او توفيق تأليف كتابى شريف در نقض آن مجموعه يافت، و عنوان آن را به نام نامى و اسم سامى حضرت صاحب الزمان امام محمد بن الحسن المهدى صاحب الامر عليه السلام مزين ساخت و عبارت او در خطبه كتاب مذكور اين است: اگر چه در مجموعه نام مصنف نبود ليكن فقرات كلام او از نام و لقب و فعل و نسب او اعلام كند كه كيست و غرضش چيست از جميع كتاب، و معلوم شد كه شروع او در آن از سر بغض و عداوت اميرالمؤمنين على عليه السلام كه مبغضش هم منافق و هم شقىّ است كه «ولا يبغضه إلاّ منافق شقي».
و پيش از وصول اين كتاب به ما مگر زمره اى از خواص علماى شيعه كه آن نسخه به دست آورده بودند و در حضرت مقدس مرتضى كبير سيد شرف الدين ملك النقبا سلطان العترة الطاهرة ابوالفضل محمد بن على المرتضى ضاعف اللّه جلاله آن را گذرانيده بودند، و بر لفظ گهربار سيدالسادات رفته كه عبدالجليل قزوينى مى بايد كه در جواب اين به وجه خوب شروع كند. چون نسخه اصل به ما آوردند و تأمل افتاد عقل چنان اقتضا كرد كه اگرچه تقرب در آن به خداى بى عيب و عار و به احمد و به حيدر كرار باشد، ديباچه كتاب بايد كه به اسم امام روزگار خاتم الابرار مهدى بن الحسن العسكرى عليه وعلى آبائه الصلوة والسلام باشد كه وجود عالم را حوالت به