163
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

و نقلى كه از بعض مؤلفان نموده كه مرقد ابوالفتوح در اصبهان است نقل نادرستى است، زيرا به طورى كه پيش از اين ذيل احوال شيخ ابوالفتوح اسعد بن ابى الفضائل عجلى نوشتيم مرقد اصبهان، قبر ابوالفتوح عجلى است نه ابوالفتوح رازى. و ابن خلكان مورخ مى نويسد: ابوالفتوح عجلى در اصفهان درگذشته. بنابراين روزگار وفاتش نزديك به زمان ابوالفتوح رازى بوده. ۱
صاحب رياض از آثار نامبرده سه كتاب ذيل را به ابوالفتوح نسبت داده يكى رساله يوحنا، رساله اى پارسى است كه در ابطال مذاهب از زبان ترسائى كه به نام يوحنا بوده نوشته شده. ديگرى رساله حسنيه است كه آن هم پارسى است و منسوب به يكى از كنيزان روزگار هارون الرشيد است. سومى تبصرة العوام است كه به منظور تفاصيل ملل و نحل به زبان پارسى نوشته شده.
مؤلف گويد: ممكن است رساله يوحنا و حسنيه از ابوالفتوح باشد، ليكن نسبت تبصرة العوام به ابوالفتوح خالى از دقت نيست ۲ . ۳

1.سال وفات ابوالفتوح را نقل نكرده اند، و مرقد او بنا به وصيتش در جوار حضرت عبدالعظيم عليه السلام بوده، و اينك مرقد او كه به طرز آبرومندى تعمير گرديده در صحن مطهر حضرت امامزاده حمزه، مجاور مرقد حضرت عبدالعظيم عليه السلام واقع شده. آقاى محدث در مقدمه تفسير گازر نتيجه تحقيقات خود را بدينجا رسانيده كه سال وفات ابوالفتوح رازى ۵۵۴ هجرى بوده، و نوشته شاهد صادق كه وفات او را ۵۴۰ هجرى نوشته، بر خلاف حقيقت است زيرا با تاريخ اجازاتى كه قبلاً در پاورقى نوشتيم تطبيق نمى نمايد. واللّه العالم.

2.تبصرة العوام به ضميمه قصص العلما به طبع رسيده، به طورى كه مؤلف و ديگران اشاره كرده اند از آثار سيد مرتضى داعى است؛ و دو كتاب يوحنا و حسنيه را هم چنانچه دقت نشان مى دهد از آثار نامبرده نمى دانند، و متعرض اند هرگاه كتابهاى مزبور از آثار ابوالفتوح بوده بايستى منتجب الدين و ابن شهرآشوب كه سمت شاگردى وى را داشتند در فهرست كتبش نقل مى كردند. واللّه العالم.

3.ترجمه روضات الجنات، ج ۳، ص ۱۰۴ ـ ۱۱۱.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
162

به طورى كه ابوالفتوح در آغاز تفسير پارسيش اشاره مى كند معلوم مى شود تفسير ديگرى به زبان تازى داشته، ليكن من به تمام آن دست پيدا نكردم.
آرى شيخ عبدالجليل رازى در يكى از آثارش مى نويسد: شيخ امام ابوالفتوح رازى بيست مجلد تفسير نگارش داده، و چنان اهميت پيدا كرده كه دلهاى دانشمندان نحرير عاشقانه بدان متوجه گرديده. از ظاهر تفسير استفاده مى شود حداكثر مجلدات تفسير از اصل عربى آن اقتباس شده؛ زيرا تفسير فارسى كه تقريباً مشتمل بر صد و بيست هزار بيت و يا دو برابر اين عده بوده، بديهى است چنين عددى كافى است كه چهار مجلد كتاب بدان اختصاص پيدا كند نه آنكه بيست مجلد كتاب را براى اين مقدار بيت اختصاص دهند. و ما از خدا آرزومنديم تا ما را به تحصيل اين كتاب توفيق دهد و به مطالعه آن موفق بدارد. بمنّه وجوده.
قاضى در پايان مطالب مزبور اظهار داشته: از برخى موثقان شنيديم مرقد شريف ابوالفتوح در اصبهان است. انتهى. مؤلف گويد: بر اثر اينكه قاضى به تفسير مزبور دسترسى پيدا نكرده مرتكب چنين توجيه ناحق گرديده، با آنكه تفسير پارسى نامبرده در بيست مجلد موضوعى است كه ابن شهرآشوب و منتجب الدين كه از شاگردان وى بوده اند بدان تصريح كرده اند، علاوه لازم نيست اجزاء كتابى عرفا برابر و يا در خور عدد ابيات آن باشد، چنانچه تفسير مجمع البيان كه مشتمل بر مقدار مزبور است و مجلدات آن كه طبق ترتيب مؤلف است در ده مجلد است، بلكه بايد گفت طبق اظهاريه صاحب رياض چنانچه از مجلسى هم نقل كرده انتساب تفسير عربى به ابوالفتوح احتمال بى اساسى است. ۱

1.خود در آغاز تفسير مى نويسد وعده دادن دو تفسير يكى به پارسى و يكى به تازى جز كه پارسى مقدم شد بر تازى. معلوم مى شود تأليف تفسير عربى موفق نگرديده بنابراين چگونه ممكن است بنا به نظريه قاضى شوشترى پارسى را از تفسير عربيش اقتباس كرده باشد.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101056
صفحه از 368
پرینت  ارسال به