175
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

فقط ناشى از طغيان قلم است كه ما بين دو برادر خلط و يكى را به ديگرى اشتباه نموده است و الأمر فيه سهل.
باز مؤلّف در موضع ديگر در تفسير آيه «هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ» در سورة الفتح گويد: «ايشان درين بودند بديل بن ورقاء الخزاعى برسيد ـ و او از پدران ماست اعنى مصنّف الكتاب ـ و بنو خزاعه عيبه نصح رسول بودند از جمله اهل تهامه».
بديل بن ورقاء مذكور تا غزوه حنين كه در سنه هشت از هجرت روى داد در حيات بوده است و اندكى قبل از وفات حضرت رسول در سنّ نود و هفت سالگى وفات يافت، و پسرش نافع بن بديل جدّ اعلاى مؤلّف در سال چهار از هجرت با قريب هفتاد نفر و به روايتى چهل نفر از خيار صحابه حضرت رسول در وقعه بئر معونه كه اشاره بدان شد به درجه شهادت رسيدند و تفصيل اين واقعه در عموم كتب سير و تواريخ مبسوطا مذكور است، غرض ما در اين جا فقط اشاره اجمالى بود به اين واقعه براى مزيد تعرفه جدّ اعلاى مؤلّف، و عبداللّه بن رواحه در مرثيه او گفت:


رحم اللّه نافع بن بديلرحمة المبتغى ثواب الجهاد
صابرا صادق اللّقاء إذاماأكثر القوم قال قول السّداد۱
ترجمه احوال بديل بن ورقاء خزاعى مزبور با هفت پسر او نافع و عبداللّه و عبدالرّحمن و سلمه و عمرو و عثمان و محمّد، ابناء بديل كه همه از افاضل صحابه حضرت رسول و بسيارى از ايشان نيز از زمره مخلصين حضرت امير و در ركاب آن حضرت در صفّين به درجه شهادت رسيده اند در كتب

1.اُسدالغابة، ج ۵، ص ۷.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
174

نسب ابوالفتوح رازى و شرح احوال بعضى از مشاهير خاندان او

هو الشّيخ الامام الجليل قدوة المفسّرين، ترجمان كلام اللّه ، جمال الدين ابوالفتوح الحسين بن علىّ بن محمّد بن احمد بن الحسين بن احمد الخزاعىّ الرّازى؛ ابوالفتوح به تصريح خود در اثناء تفسير روض الجنان، از اولاد نافع بن بديل بن ورقاء الخزاعىّ از صحابه معروف حضرت رسول بوده است. در تفسير آيه «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» در سوره آل عمران گويد:
وبعضى دگر گفتند آيه در شهيدان چاه مَعُونه آمد و قصه اين آن بود كه ابوبراء عامر بن مالك بن جعفر بن كلاب ملاعب الاسنّة كه سيّد بنى عامر بن صعصعه بود به نزديك رسول آمد به مدينه، رسول صلى الله عليه و آله اسلام بر او عرضه كرد، او گفت: اى محمّد اين دين كه تو ما را به آن دعوت مى كنى دينى نكوست اگر جماعتى صحابه را بفرستى به اهل نجد تا ايشان را دعوت كنند به اين دين اميد من چنان است كه اجابت كنند. رسول صلى الله عليه و آله گفت: من ايمن نباشم بر ايشان كه ايشان را به ميان قومى كفّار فرستم. ابوبراء گفت: در حمايت منند ايشان را بفرست رسول صلى الله عليه و آله منذر بن عمرو را با هفتاد مرد از خيار مسلمانان بفرستاد از جمله ايشان حارث بن صِمّة و حرام ۱ بن مِلحان و عروة بن اسماء و نافع بن بُدَيل ۲ بن وَرقاء الخُزاعىّ ـ و اين مرد از پدران ماست ـ ... الخ.
انتهى باختصار.
و چنان كه ملاحظه شد به تصريحِ واضحِ خودِ مؤلّف جدّ اعلاى او نافع بن بُدَيل بن ورقاء مزبور بوده است نه عبداللّه بن بديل بن ورقاء(برادر نافع مزبور) چنان كه مرحوم حاجى ميرزا حسين نورى در مستدرك الوسائل (ج3، ص 487) مرقوم داشته، و بدون شكّ اين فقره از مرحوم محدّث نورى با آن تتبّع فوق العاده كه از او معهود است

1.حَرام به فتح حاء و راء مهملتين است (اصابه ابن حجر) و با زاء معجمه غلط نساخ است.

2.بديل به صيغه تصغير است بر وزن زبير، قاموس و انساب سمعانى در بديلى .

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 100266
صفحه از 368
پرینت  ارسال به