177
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

با استعانت از پاره اى مآخذ ديگر كه اسامى آنها در ضمن سطور آتيه مذكور خواهد شد.
قديم ترين كسى كه از اين خاندان نام او در كتب رجال ديده مى شود جدّ دوم مؤلّف ابوبكر احمد بن الحسين الخزاعىّ النّيسابورى است از تلامذه سيّدين رضىّ متوفّى در سنه 406 و مرتضى متوفى در سنه 436 و شيخ طوسى متوفى در سنه 460 يعنى از رجال اواخر مائه رابعه و اوايل يا اواسط مائه خامسه، و ترجمه عين عبارت شيخ منتجب الدّين در فهرست در حق او از قرار ذيل است:
شيخ ثقه ابوبكر احمد بن الحسين بن احمد نيشابورى متوطّن در رى پدر شيخ حافظ عبدالرّحمن عادل است و متديّن از تلامذه سيّدين مرتضى و رضى و شيخ ابوجعفر(طوسى) رحمهم الله. از مؤلّفات او است: امالى در اخبار چهار مجلّد، و كتاب عيون الأحاديث و روضه در فقه و سنن، و مفتاح در اصول ومناسك.
خبر داد ما را به كتب مزبوره شيخ ۱ امام سعيد ۲ ترجمان كلام اللّه ، جمال الدّين ابوالفتوح حسين بن علىّ بن محمّد بن احمد خزاعى رازى نيشابورى از پدرش از جدّش از صاحب ترجمه. ۳

1.در نسخه چاپى فهرست منتجب الدين كه بتمامه در اول مجلد بيست و پنجم بحارالأنوار مندرج است در اين جا بعد از كلمه شيخ افزوده ابوجعفر و بدون شبهه كلمه ابوجعفر به كلى زيادى و سهو نسّاخ است؛ چه واضح است كه كنيه مؤلف تفسير روض الجنان، ابوالفتوح است نه ابوجعفر و خود منتجب الدين نيز بلافاصله بعد او را به لفظ ابوالفتوح مى نامد و هيچ جاى ديگر نيز مسموع نشده كه وى دو كنيه داشته، وانگهى در كتاب أمل الآمل شيخ حرّ عاملى مطبوع در آخر رجال استرآبادى ـ كه تمام فهرست منتجب الدين را به عين عبارت رجال متفرقه در تضاعيف كتاب خود گنجانيده است ـ در مورد ما نحن فيه (ص ۴۵۸) ابدا كلمه ابوجعفر را ندارد.

2.كلمه سعيد در اصطلاح قدما غالبا مرادف مرحوم امروزه استعمال مى شده است. مقصود اين است كه از اينجا معلوم مى شود كه ابوالفتوح رازى در حين تعريف تأليف فهرست منتجب الدين (سنه ۵۷۳ـ ۵۹۲) يا بيش در جزو احيا نبوده است.

3.فهرست منتجب الدين مطبوع در اول جلد ۲۵ بحارالأنوار، ص۳، و أمل الآمل، ص۴۵۸.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
176

معرفة الصّحابه مانند استيعاب ابن عبدالبرّ و اسد الغابه ابن الاثير و اصابه ابن حجر و در كتب سير و تواريخ از قبيل سيره ابن هشام و تاريخ طبرى و ابن الاثير و غيرها مفصّلاً و مبسوطا مسطور است، هر كس كه طالب مزيد اطّلاعات در اين موضوع باشد بايد به كتب مزبوره رجوع نمايد.
مخفى نماناد كه از اولاد بديل بن ورقاء خزاعى مذكور عدّه كثيرى از خاندانهاى عربىّ الاصل كه بعدها به طول اقامت در ايران و خلطه و آميزش با ايرانيان به كلّى ايرانى و زبانشان فارسى شد ۱ در قديم الايّام از جزيرة العرب به ايران مهاجرت كرده و در نقاط شمالى ايران در نواحى نيشابور و سبزوار و رى و غيره سكنى گزيده بوده اند و بسيارى از اين خاندانها به اسم بديليان (نسبت به جدّ اعلاى ايشان بديل بن ورقاء مذكور) معروف بوده اند و سمعانى در كتاب الأنساب در نسبت بديلى و ابوالحسن بيهقى در تاريخ بيهق در ضمن تعداد خاندانهاى قديم آن ناحيه اسامى جمعى از معاريف بديليان را به دست داده اند ۲ و مؤلّف ما نحن فيه شيخ ابوالفتوح رازى و خاندان او گرچه ايشان نيز از اولاد بديل بن ورقاء بوده اند ولى ايشان از اولاد بديل گويا به بديليان معروف نبوده اند، چه در هيچ يك از كتب رجال نسبت مزبور در حق مؤلّف يا يكى از اعضاء خانواده او به نظر نرسيد.
تكميلاً للفايده و براى مزيد تعرفه و ايضاح احوال مؤلّف كتاب مناسب چنان دانستيم كه اسامى عدّه اى از مشاهير خاندان مؤلّف را كه همگى از اهل علم و فضل و از اجلّه فقها و محدّثين شيعه اماميّه بوده اند ذيلاً به نظر خوانندگان برسانيم و مأخذ عمده ما در اين تراجم احوال فهرست معروف شيخ منتجب الدّين على بن عبيداللّه بن الحسن بن الحسين بن بابويه رازى، تلميذ مشهور مؤلّف است

1.ابوالفتوح غالبا در تضاعيف تفسير روض الجنان گويد كه فلان چيز را به عربى چنان گويند و به زبان ما(يعنى فارسى) چنان.

2.نسخه لندن، ورق ۷۸ الف و ۱۳۱ ب.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101271
صفحه از 368
پرینت  ارسال به