187
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

ديگر از محلات آن شهر افتاد ديدم كه آنقدر از مردم آن ديار به زيارت ۱ شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى و حافظ ابونعيم كه پدر استاد او است و شيخ يوسف بنا كه جد شيخ ابونعيم است و شيخ على بن سهل و امثال ايشان كه سنىّ و از مشايخ صوفيّه بوده اند مى رفتند كه شيعه شهر رى و نواحيش هزار يك آن به زيارت امامزاده عبدالعظيم نمى رفتند و مؤلف اين كتاب و محتاج به مغفرت حضرت رب الارباب احمد اردبيلى گويد كه مرا گذار به اصفهان افتاد ديدم كه مردم آن بلده شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى را شيخ ابوالفتوح رازى نام كرده بودند و به اين بهانه به عادت پدران خويش قبر آن سنّى صوفى را زيارت مى كردند، اگر چه از مردم آن ديار امثال اين كردار دور نيست زيرا كه ايشان پنجاه ماه زياده از ديگران نسبت به حضرت شاه ولايت ناشايست و ناسزا گفته اند و در اين زمان كه مذهب شيعه به قدر قوتى گرفته ايشان همچنان مانند پدران چندان محبّتى به شاه مردان ندارند. ۲
راقم سطور گويد: اين شهادت صريح يكى از معاصرين ابوالفتوح رازى كه خود شخصا در وقت وفات او در رى حاضربوده به اينكه ابوالفتوح به موجب وصيّت در جوار مرقد حضرت عبدالعظيم مدفون گشت منضمّا با شهادت حمداللّه مستوفى در نزهة القلوب كه عين عبارت او سابقا نقل شد قريب صد و پنجاه سال بعد از ابن حمزه كه از جمله مدفونين در رى يكى همين شيخ جمال الدّين ابوالفتوح [رازى ]را شمرده بنحو قطع و يقين و خارج از مجال هرگونه شك و ارتيابى ثابت مى كند صحّت

1.ز سياق عبارت متن واضح است كه مقصود زيارت قبر ابوالفتوح عجلى است نه زيارت خود او در حال حيات او و چون وفات ابوالفتوح عجلى (اسعد بن محمود) در سنه ششصد بوده است (رجوع شود به ابن خلكان، ج۱،ص ۷۱ـ۷۲ و سبكى،ص ۵۰۵) معلوم مى شود كه ورود ابن حمزه به اصفهان بعد از اين تاريخ يا منتهى در همان سال بوده است و در ضمن معلوم مى شود كه وفات ابوالفتوح رازى مدتى كه مقدار آن ولو به وجه تقريب معلوم نيست قبل از وفات ابوالفتوح عجلى يعنى قبل از سنه ۶۰۰ بوده است.

2.حديقة الشيعة، ص ۳۳۶،، طبع طهران، ۱۲۶۰.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
186

حضرت عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى در دو فرسخى جنوب طهران واقع است.
پس از نزهة القلوب بر حسب ترتيب زمانى در كتاب حديقة الشيعة مرحوم ملا احمد اردبيلى متوفى در سنه 993 در اواخر فصل راجع به مذاهب صوفيه و ذمّ عقايد ايشان شرحى مفيد در خصوص مقبره ابوالفتوح رازى نقلاً از قول يكى از معاصرين صاحب ترجمه مذكور است كه بعين عبارت ذيلاً نقل مى شود:
ابن حمزه ۱ (عليه الرّحمة) در كتاب ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب و در كتاب هادى الى النجاة من جميع المهلكات هر دو مى گويد كه در شهر رى حاضر بودم كه شيخ ابوالفتوح رازى (رحمه اللّه) به رحمت حق تعالى پيوست و به موجب وصيتش در جوار مرقد امامزاده واجب التعظيم امامزاده عبدالعظيم حسنى (رحمة اللّه عليه) مدفون گشت پس به نيّت حج متوجه مكّه معظمّه شدم و در وقت برگشتن گذارم به اصفهان و محلّت چنبلان ۲ و بعضى

1.معروف به ابن حمزه ما بين علماى شيعه دو نفر بوده اند: يكى عماد الدين ابوجعفر محمد بن على بن حمزة بن محمد بن على طوسى صاحب كتاب الوسيلة در فقه از علماء اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم (رجوع شود به روضات الجنات، ص ۵۹۴ـ۵۹۸) و ديگر نصير الدين ابوطالب عبداللّه بن حمزة ابن عبداللّه بن الحسن بن على طوسى استاد شيخ قطب الدين كيدرى و از جمله رواة از ابوالفتوح رازى صاحب ترجمه. وى از رجال اواسط الى اواخر قرن ششم بوده است (رجوع شود به فهرست منتجب الدين، ص ۹ و روضات الجنات، ص ۳۹۰ـ۳۹۱)، و مراد از ابن حمزه در متن اين دومى است چه صريحا در روضات نقلاً از رياض العلماء يكى از دو كتاب مذكور در متن را يعنى ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب را به او نسبت داده است و نيز تصريح كرده كه وى از جمله از رواة از ابوالفتوح رازى بوده است.

2.چنبلان به ضم جيم فارسى و سكون نون و ضم باى موحده ولى تلفظ عامه به فتح آن است و نيز لام و الف و نون محله معروفى است از محلات اصفهان كه از قديم الايام نيز به همين اسم معروف بوده و ذكر آن در كتب تواريخ و مسالك و ممالك و غيره به هيأت چنبلان و سنبلان و شنبلان مكرّر آمده است (رجوع شود به محاسن اصفهان، ما فروخى، ص ۸۱ ، و انساب سمعانى، ص ۳۱۲ در نسبت «سنبلانى» و معجم البلدان، ج ۳، ص ۱۵۶ در «سنبلان» و روضات الجنات، ص ۳۵۸، و عراق عجم شرقى تأليف هوتم شيندلر، ص ۱۲۱).

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 100891
صفحه از 368
پرینت  ارسال به