ديگر از محلات آن شهر افتاد ديدم كه آنقدر از مردم آن ديار به زيارت ۱ شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى و حافظ ابونعيم كه پدر استاد او است و شيخ يوسف بنا كه جد شيخ ابونعيم است و شيخ على بن سهل و امثال ايشان كه سنىّ و از مشايخ صوفيّه بوده اند مى رفتند كه شيعه شهر رى و نواحيش هزار يك آن به زيارت امامزاده عبدالعظيم نمى رفتند و مؤلف اين كتاب و محتاج به مغفرت حضرت رب الارباب احمد اردبيلى گويد كه مرا گذار به اصفهان افتاد ديدم كه مردم آن بلده شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى را شيخ ابوالفتوح رازى نام كرده بودند و به اين بهانه به عادت پدران خويش قبر آن سنّى صوفى را زيارت مى كردند، اگر چه از مردم آن ديار امثال اين كردار دور نيست زيرا كه ايشان پنجاه ماه زياده از ديگران نسبت به حضرت شاه ولايت ناشايست و ناسزا گفته اند و در اين زمان كه مذهب شيعه به قدر قوتى گرفته ايشان همچنان مانند پدران چندان محبّتى به شاه مردان ندارند. ۲
راقم سطور گويد: اين شهادت صريح يكى از معاصرين ابوالفتوح رازى كه خود شخصا در وقت وفات او در رى حاضربوده به اينكه ابوالفتوح به موجب وصيّت در جوار مرقد حضرت عبدالعظيم مدفون گشت منضمّا با شهادت حمداللّه مستوفى در نزهة القلوب كه عين عبارت او سابقا نقل شد قريب صد و پنجاه سال بعد از ابن حمزه كه از جمله مدفونين در رى يكى همين شيخ جمال الدّين ابوالفتوح [رازى ]را شمرده بنحو قطع و يقين و خارج از مجال هرگونه شك و ارتيابى ثابت مى كند صحّت
1.ز سياق عبارت متن واضح است كه مقصود زيارت قبر ابوالفتوح عجلى است نه زيارت خود او در حال حيات او و چون وفات ابوالفتوح عجلى (اسعد بن محمود) در سنه ششصد بوده است (رجوع شود به ابن خلكان، ج۱،ص ۷۱ـ۷۲ و سبكى،ص ۵۰۵) معلوم مى شود كه ورود ابن حمزه به اصفهان بعد از اين تاريخ يا منتهى در همان سال بوده است و در ضمن معلوم مى شود كه وفات ابوالفتوح رازى مدتى كه مقدار آن ولو به وجه تقريب معلوم نيست قبل از وفات ابوالفتوح عجلى يعنى قبل از سنه ۶۰۰ بوده است.
2.حديقة الشيعة، ص ۳۳۶،، طبع طهران، ۱۲۶۰.