يعنى رساله يوحنّا و رساله حسنيّه به ابوالفتوح رازى هيچ مستبعد نيست. ۱
مرحوم حاجى ملا باقر واعظ طهرانى نيز در كتاب جنّة النعيم فى أحوال عبدالعظيم ذكرى از صاحب ترجمه نموده و در ضمن تعداد علماء و مشاهيرى كه در اطراف زاويه حضرت عبدالعظيم مدفونند از جمله ابوالفتوح رازى را شمرده و پس از بيان ترجمه حال او كه عينا منقول از حديقة الشيعه و مجالس المؤمنين سابق الذكر است، گويد:
و مزار وى در صحن امامزاده حمزه در زمان دخول در طرف دست راست جلو حجره اوّل است و الواحى از كاشى كه زرد مى نمايد بر آن نصب شده است كه اسم شريف آن مرحوم (برآن) مكتوب است و بر حسب وصيّت خواسته است در جوار حضرت عبدالعظيم و مقدمه مزار امامزاده حمزه مدفون شده باشد. ۲
طابع جلد اول اين تفسير فاضل محقّق آقا سيّد محمد كاظم طباطبايى سابق الذكر در ص 4ـ5 از ديباچه پس از نقل عبارت مزبور از جنة النّعيم توضيح ذيل را بر آن
1.راقم سطور گويد در خصوص مؤلف تبصرة العوام بايد رجوع شود به مقدمه نفيسى كه دوست فاضل من آقاى عباس اقبال آشتيانى بر طبع جديد آن كتاب كه به اهتمام خود ايشان اخيرا به عمل آمده ملحق ساخته اند. و اما رساله يوحنا را تا كنون محرر اين اوراق به مطالعه آن موفق نشده و وصف آن را نيز در جايى مطالعه نكرده لهذا اظهار رأيى در اين خصوص براى من ممكن نيست.ـ و اما رساله حسنيه مكرر در ايران به طبع رسيده است از جمله در سنوات ۱۲۴۴ و ۱۲۴۸ و ۱۲۵۹ و خلاصه اى از آن نيز در تاريخ سرجان ملكم (ج ۲ از ترجمه فارسى آن، ص ۱۳۰ـ۱۳۳) مسطور است و در آن جا نيز تأليف اين كتاب به ابوالفتوح رازى (كه در ترجمه فارسى به ابوالفتوح تحريف شده) نسبت داده شده است رجوع شود نيز به فهرست نسخ موزه بريطانيه از ريو، ص ۳۰ و ۱۰۷۸ـ و مخفى نماناد كه رساله ديگرى موسوم به همين اسم يعنى حسنيه موجود و در كشف الحجب، ص ۱۹۶ و فهرست ريو، ص ۳۵ و فهرست پرچ، ص ۲۴۶ وصف آن شده كه اصلاً و ابدا ربطى به رساله حاضر ندارد جز مجرد اشتراك در اسم و به كلى كتاب ديگرى است، اشتباه نشود.
2.جنّة النّعيم فى أحوال عبدالعظيم، ص ۵۱۳ـ۵۱۴، طبع طهران، سنه ۱۲۹۶.