219
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

بيشتر به ادب و تاريخ و رجال و درايت توجه داشته؛ چه اين علوم علاوه بر آنكه ذهن را توسعه مى بخشند، روشى دارند مبنى بر تفحص و تدقيق و سنجيدن اقوال مختلفه با يكديگر و قبول قول قوى و معتبر، و ردّ اقوال ضعيف و آحاد و اين روش با روش اروپاييان در علوم نقليه تقريباً يكى است.
مرحوم قزوينى كه كاملاً به سيره سراپا محتاطانه امثال طبرى و طريقه دقيق اهل روايت و طرز كار امثال ابوريحان بيرونى در تحقيقات علمى آشنا بود، وقتى كه در اروپا به شيوه تحقيق امثال سيلوستر دساسى و كاترمر و نولدكه و ماركوارت و دزى و گويدى برخورد، ديد كه در واقع شاگردان حقيقى امثال طبرى و ابوريحان همين جماعت اند، و روش ايشان كه به اقتضاى سير زمان كامل تر و منقح تر شده، همان روش درست و صحيح قدماست، نه روش خسته كننده و جانكاه و بى فايده طلاب لفاظ و آخوندهاى بى خبر از همه جا و متحجر در قالب تعبد و تقليد.
كسى تصور نكند كه علامه مرحوم با علوم قديمه عنادى پيدا كرده يا منكر آنها شده بود، نه، بلكه برخلاف اين تصور، مرحوم قزوينى كه خود در هر يك از شعب اين معارف از اعلم علما به شمار مى رفت، در اين رشته، علوم مفيد آن را از غير مفيد آن به خوبى تشخيص مى داد. به همين جهت مثلاً قسمت عظيمى از منطق قديم و مباحثات و مناقشات فقهاء را در باب قضايا و امورى كه حتى محتمل الوقوع نيز نيست و علوم جديده موضوع آنها را به كلى منتفى كرده است، تضييع عمر مى دانست.
در عصر ما در ميان مشتغلين به علوم قديمه، ديگر كسى مثلاً در رجال و معرفت كتب به مقام حاجى ميرزا حسين نورى و در درايه به پايه ملا على كنى و در اصول به مرتبه حاج ميرزا حسن آشتيانى و در فقه به درجه شيخ فضل اللّه نورى و در ادب به رتبه صدر الافضل و شمس العلماى قزوينى وجود ندارد و مرحوم قزوينى، علاوه بر آن كه بهترين شاگردان استادان و نعم الخلف آن بزرگواران محسوب مى شد،


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
218

آرى، علامه قزوينى از ميان رخت بر بست و با خود يك دنيا معارف و معلومات و تحقيقات عميقه استنباطات دقيقه را به زير خاك برد و اگر اهل علم و معرفت بر فقدان آن مرد عزيز بى نظير تأسفى دارند، بيشتر از اين بابت است كه علاوه بر آنكه چشمه فياض اثر بخشى خشك شد، گنج عظيمى از نفيس ترين ثروتهاى معنوى از دست رفت و ديگر نه تشنگان حقيقت مى توانند از آن منبع فيض آبى بر آتش تشنگى درونى خود بزنند و نه نيازمندان معرفت دسترسى به آن خزانه پر در و گوهر دارند.
علامه قزوينى از نوادر نوابغى بود كه وسعت معلومات قديم و جديد را با غريزه كنجكاوى و دقت در شأن هر چيز دارا بود و قدرت آن را داشت كه استقصاى يك موضوع را درك كند و علت آن و روش انتقادى علمى و انصاف و بى طرفى علماى جديد را جمع داشت و شايد از زمان ابوريحان بيرونى تا كنون ايران چنين فرزندى دقيق و محقق نداشته بوده است.
بزرگ ترين فضل مرحوم قزوينى و مهم ترين نكته اى كه نشانه كمال استعداد حسن تشخيص و تيز هوشى اوست، اين است كه آن مرحوم پس از آن كه علوم قديمه را، چه در ادب و لغت و صرف و نحو و چه در فقه و اصول و كلام و حكمت و منطق در ايران، تا درجه اجتهاد فرا گرفت، چون گذارش به اروپا افتاد و بر اثر عشق سوزانى كه به دانستن هر چيز و فراگرفتن هر نوع معلومات داشت، تحقيقات علماى آن سرزمين را مورد مطالعه عميق قرار داد و نوشته هاى ايشان را از هر مقوله و در هر باب با موشكافى ولى با احتياط تمام خواند و بر اثر حدّث ذهن و ذوق سرشار، به سرعت دريافت كه راه تحقيق صحيح همين است كه اروپاييان دارند و بين آن و روش معمول در مشرق زمين بعد المشرقين است؛ بلكه در پاره اى قسمتها تنها راه درست همان راه و رسم اروپايى است، و چنين به نظر مى رسد كه اين نعمت عظيمى كه مرحوم قزوينى را شامل حال شد بيشتر از آن بابت بوده است كه آن مرحوم در ميان علوم قديمه،

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 100563
صفحه از 368
پرینت  ارسال به