229
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

شرح حال مؤلّف اين تفسير، شيخ ابوالفتوح (عليه الرحمه)، و مزاياى اين كتاب بياوريم؛ چون مردم عهد ما به تاريخ رجال علم، بيش از خود علم، توجّه دارند؛ چنان كه از فهم فلسفه عدول كرده، به تاريخ فلسفه مى پردازند. اگر آن را هم دشوار ديدند و از تفكر در اقوال و عقايد و ادلّه و احتجاجات عاجز گشتند، از تاريخ فلسفه اعراض و به تاريخ فلاسفه و حفظ اسامى كتب اكتفا كنند و اين كه در كدام كتابخانه چه نسخه از فلان كتاب موجود است و طول و عرض كتاب چه قدر است و اگر اين زحمت را هم درخور توانايى خويش نديدند، به دست آوردن مدارك علم و دانشنامه قناعت مى كنند و همچنين تاريخ ادبيات و تاريخ ادوار فقه و تاريخ نجوم و غير آن. و امّا طلاب مدارس قديم به علم بيشتر توجه داشتند و از تاريخ علم، بلكه از تاريخ علماء و اسامى آنان آگاه نبودند و ميان اين افراط و تفريط حد وسطى اختيار بايد كرد كه خير الاُمور أوساطها. بارى، اينك شرح حال مؤلف به اندازه اى كه دسترس بدان يافتم:

شرح حال مؤلف و خاندان او

خاندان شيخ جمال الدين ابوالفتوح حسين بن على بن محمد بن احمد رازى و پدران وى، در نيشابور بودند و جدّ او ابواحمد بن حسين از نيشابور به رى آمد و مؤلف خود در تفسير سوره فتح، آيه «هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ...»۱ گويد: بديل بن ورقاء خزاعى از پدران ماست، و هم در تفسير آيه «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ»۲ گويد: نافع بن بديل بن ورقاء الخزاعى از پدران ماست و اين نافع و بديل از صحابه كرام رسول خدا صلى الله عليه و آلهبودند و شرح حال آنان در كتب سير رسول صلى الله عليه و آله و كتب معرفة الصحابه، مانند اسد الغابه و الاصابه و استيعاب، مستوفا آمده است، حاجت به نقل

1.فتح(۴۸): آيه ۳۵.

2.آل عمران: (۳): آيه ۱۶۹.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
228

پس خواننده اين كتاب هر كس هست بداند كه اگر از قرآن و ياد خدا اعراض كند و نداند پس از مرگ مال او به چيست، لذت و ثروت و دولت دنيا بر او گوارا نبود و پيوسته در غم و اندوه باشد كه «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى»۱ .
بارى، از تفاسير قرآن، كه طايفه محقه شيعه اثنى عشرى نوشته اند به عربى، كتاب مجمع البيان مشهورتر است و در فارسى كتاب منهج الصادقين و تفسير شيخ ابوالفتوح رازى رحمه الله، و چون كتب سابقين را بى تعليق و حواشى و توضيح مطالب خواندن و دانستن دشوار است كه اصطلاحات هر زمان چيز ديگر است و علوم متداول در هر عصر مختلف و فكر و استعداد مردم متباين، لغات و عبارات كه در زمانى متداول و معروف است در عهد ديگر غير مألوف است و علوم، اصطلاحاتى هر عصرى رايج بوده و در عهد ديگر متروك، ما چندى پيش تعليقاتى بر كتاب مجمع البيان نوشتيم كه اكثر آنها با نسخه مصحح به طبع رسيده و مرغوب گرديد، اهل علم بدان اقبال نمودند و خواستيم تفسير فارسى نيز با منهج الصادقين توضيحاتى افزوديم بيش تر در اصول مبدأ و معاد و رفع شبهات و توجيه مبهمات. بحمداللّه به طبع رسيد و در خاطر اهل نظر مطبوع افتاد. اميد است اين بنده را ذخرى باشد و اجرى، و خواننده را تنبّهى و ذكرى، دوستان را راهنماى مسائل و عقده گشاى مشاكل، و التوفيق من اللّه .
اكنون از خداى توفيق مى خواهم تا تفسير شيخ ابوالفتوح رازى را هم به قدر مقدور تصحيح كرده و اشعار آن را معرب و ترجمه نماييم و پاره اى نكات و تحقيقات دينى و ادبى و تاريخى به رسم تعليق بر كتاب بيفزاييم و اميدواريم كه به توفيق حق در اين امر خير به بيش از آن چه همّت ماست نايل شويم و پيش از شروع مختصرى از

1.طه (۲۰): آيه ۱۲۴.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 91200
صفحه از 368
پرینت  ارسال به