241
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

مطابق مذهب شيعه و مأخوذ از كتب و تفاسير ايشان است.
و در ضمن تفسير همين آيه گويد:
اگر گويند: مالك چيز غير موجود معقول نيست و يوم الدين هنوز نيامده، چگونه خداوند خويش را به «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» وصف كرد؟ در جواب گوييم: اين سخن صحيح است، اما چون قيامت حق است و اخلال به آن در حكمت جايز نيست، قيامت را مانند امر موجود و حاصل قرار داد و نيز هر كس بميرد قيامت او در همان وقت حاصل شود. پس قيامت اكنون هست و سئوال از ميان برود.
اين سخن نيز موافق مذهب شيعه است، نه اشاعره.
در مقدمه چاپ اول، صفحه پنج گويد:
ابن حمزه در كتاب ايجاز المطالب فى ابراز المذاهب و در كتاب هادى الى النجاة من جميع المهلكات، در هر دو كتاب مى گويد كه در شهر رى بودم كه شيخ ابوالفتوح رازى، صاحب تفسير، به موجب وصيتش در جوار مرقد امامزاده واجب التعظيم حضرت عبدالعظيم حسنى مدفون گشت. پس به نيت حج، متوجه مكه معظمه شدم. در وقت برگشتن، گذارم به اصفهان افتاد. در علنلان ۱ و بعضى محلات ديگر آن شهر مردم را ديدم به زيارت شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى و حافظ ابونعيم كه پدر استاد اوست و شيخ يوسف، كه جد شيخ ابونعيم است، و شيخ على بن سهل و امثال ايشان، كه سنّى و از مشايخ صوفيه بودند، مى رفتند كه شيعه شهر رى و نواحى اش هزار يك به زيارت عبدالعظيم نمى رفتند. و مولانا احمد اردبيلى در كتاب حديقة الشيعه كه منسوب به ايشان است، نقل كرده كه مرا گذار به اصفهان افتاد. ديدم مردم اين بلده شيخ ابوالفتوح عجلى شافعى اصفهانى را شيخ ابوالفتوح رازى كرده

1.مصحف چنبلان است، قبرستانى است كه مردم اصفهان چملون مى گويند و اكنون آن را خراب كرده و باغى براى تفريح و تفرج ساخته اند.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
240

خلاف تفسير ابوالفتوح و مطالب نيكو و دانستنى گر چه در تفسير رازى بسيار است، اما نه مربوط به تفسير قرآن است و هر يك در محل مناسب در كتابى كه براى آن تأليف كرده اند، بهتر و مشروح تر آمده و گفته اند: در تفسير امام فخر همه چيز هست غير تفسير، و ظريفى گفته است:


بيهوده سخن بدين درازىتفسير كبير فخر رازى
اما بايد گفت: از خواندن تفاسير شيعه فايده كامل برده و از آن سخت متأثر شده؛ گاه بى اختيار مطالب شيعه را كه بر خلاف عقايد اشاعره و مذهب خود امام است، به مقتضاى ذوق و فطرت خويش برگزيده و ذكر كرده است؛ مثلاً در تفسير «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» گويد:
ناچار بايد ميان نيكوكار و بدكار فرقى باشد و اين ظاهر نشود مگر در روز جزاء؛ چنان كه خداى تعالى فرمود: «لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساو?ا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى»۱ و باز فرمود: «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجّارِ»۲ و قال: «إِنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى»۳ . و بدان كه چون كسى ظالم را بر مظلوم مسلط كند، آن گاه انتقام از ظالم نكشد، يا براى ناتوانى اوست يا نادانى يا براى آن كه از ظلم او راضى است و اين سه صفت بر خداى تعالى محال است. پس واجب است براى مظلومان از ظالم انتقام كشد و چون اين انتقام در دنيا نيست، واجب است در سراى آخرت باشد بعد از دنيا. انتهى مترجماً ملخّصاً.
و اين عبارت مطلق مذهب اشاعره نيست كه چيزى را بر خداى تعالى واجب ندانند و به حسن و قبح عقلى معتقد نباشند و آن چه امام گفته،

1.نجم (۵۳): آيه ۳۱.

2.ص (۳۰): آيه ۲۸.

3.طه (۲۰): آيه ۱۵.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101078
صفحه از 368
پرینت  ارسال به