مجلس او بيش از سه هزار دوات مى بود (مقصود اين است كه سه هزار دانشمند درس او را مى نوشتند). چون از وى مى پرسيدند فلان حديث در صحيحين هست (يعنى صحيح بخارى و صحيح مسلم)، مى گفت: آرى، در مكسورين اين طور روايت شده است! و مى گفت: به خدا اگر مردم انصاف مى دادند و صحيح بخارى و مسلم را ملاحظه مى كردند، مى دانستند كه جز قليلى از احاديث آن، صحيح نيست. ۱ و هم ابن طى گويد: هيچ حديثى را از وى نپرسيدند، جز اينكه صحيح آن را مى شناخت! و پيوسته مى گفت: من صد هزار حديث از حفظ دارم! ۲
جد اول ابوالفتوح، ابوسعيد محمد بن احمد كه برادر عبدالرحمن نامبرده است، هم مانند برادرش عالمى بزرگ و حافظ و ثقه بوده است. كتاب الروضة الزهراء در مناقب حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام، الفرق بين المقامين در تشبيه حضرت اميرالمؤمنين به ذوالقرنين، كتاب اربعين، منى الطالب فى إيمان ابى طالب، كتاب المولى، كتاب التفهيم، الرسالة الواضحه فى بطلان الناصبه از مؤلفات اوست. ۳
پدر ابوالفتوح نيز به نقل علامه نورى از رياض العلماء، از بزرگان فضلاء بوده است.
سخن به درازا كشيد. مقصود ما اين است كه خوانندگان به خوبى دريابند ابوالفتوح رازى گل چه باغى و گوهر چه كانى و بازمانده چه دودمانى است. اكنون ببينيم خود وى در جهان دانش ميان دانشمندان چه موقعيتى دارد.
1.براى اطلاع از محتواى صحيح بخارى و مسلم، يعنى صحيحين، ر. ك: أضواء على السنة المحمديه، تأليف دانشمند عاليقدر مصرى محمد ابوريه، و سيرى در صحيحين، و ببينيد كه چه احاديث ناصحيحى در «صحيحين» آمده است!
2.لسان الميزان، ج ۳، ص ۴۰۴.
3.آنچه درباره پدران و اعمام دانشمند ابوالفتوح نوشتيم، ترجمه گفتار شيخ منتجب الدين در فهرست اوست.