كه بسيارى از قواعد صرف و نحو و اقوال علماى عربيت را در آن آورده و مورد نقض و ابرام قرار داده است.
مى توان گفت، انگيزه فخر رازى، كه اندكى بعد از دانشمندان مزبور درخشيده، در تأليف تفسير كبير خود، كه او نيز اهميت خاصى به رشته ادبى قرآن داده است، سه تفسير ياد شده باشد، بخصوص كه وى همشهرى ابوالفتوح رازى بوده است و از اين رو، گفته قاضى نور اللّه كه مى نويسد: «فخر رازى اساس تفسير خود را از تفسير ابوالفتوح گرفته». خالى از دقت نيست.
استادان و شاگردان وى
مطابق نقل مستدرك وسائل، ابوالفتوح رازى از محضر پدرش على بن محمد بن احمد نيشابورى، و عمويش عبدالرحمن بن احمد، و ابوالوفاء عبدالجبار رازى و قاضى حسن استرآبادى و شيخ ابو على فرزند شيخ طوسى استفاده نموده و نزد آنان مراسم شاگردى به عمل آورده است. اين پنج نفر غير از زمخشرى، كه خود اشاره به آن مى كند، از استادان او به شمار مى آيند.
و از شاگردان بزرگش اين سه تن را نام برده اند: شيخ منتجب الدين رازى مؤلف فهرست، ابن شهرآشوب مازندرانى صاحب كتاب مناقب و على بن حمزه طوسى كه هر سه از مشاهير علماى شيعه مى باشند.
تأليفات او
ابوالفتوح رازى داراى تأليفات نفيس و ارجدارى است كه همگى در نهايت استحكام و پختگى بوده است. آنچه معروف است، يكى كتاب روح الألباب در شرح شهاب الأخبار كه متن آن از قاضى محمد بن سلامه شافعى مصرى (متوفا 454ق) در حكم و