ـ كفايت قربانى كردن گاو براى پنج نفر از يك خانواده.
سيد مرتضى (436 ـ 335) در بين شيوه هاى ابن عقيل و ابن جنيد، كه بر اجتهاد تكيه داشتند و شيخ مفيد كه بر استنباط از روايات اعتماد داشت، راه ميانه برگزيد و هر دو شيوه را در مجموع به كار بست. سيد مرتضى كتاب الذريعة الى أصول الشريعه را در زمينه پايه هاى فقه و مباحث اجتهادى تأليف كرد. او نيز همچون شيخ مفيد، اعتبار اجازه ولى را در عقد دختر جايز ندانست و اعلام كرد:
ـ عدم اعتبار اذن ولى در صحت عقد براى دختر باكره. ـ باطل نشدن روزه به سبب فرو رفتن روزه دار در آب.
محمد حسن طوسى (م 460) اجتهاد را عملاً در اصول احكام و قوانين كلى آن به كار بست و فروع رهيافتى را استوار بر اصول كرد. او كتابهاى نهايه و مبسوط و... را پديد آورد. او فتوا داد كه:
ـ به هنگام ضرورت، براى پنج يا هفت و يا هفتاد نفر، يك قربانى كفايت دارد.
ـ در عقد دايم، اجازه ولىّ مؤيد صحت عقد باكره است، اما در عقد موقت اجازه ولى ضرورت ندارد.
ـ اعتكاف جز در مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد كوفه و مسجد بصره، صحيح نيست.
ـ ثابت نبودن ربا در معدود و اختصاص آن به مكيل و موزون. (چيزهايى كه كيل و وزن مى شوند)
نوبت به ابن ادريس حلى (م 598) كه رسيد، با گسترش استدلال در اجتهاد، نوگرايى آغاز شد. او بى پرده فتوا داد:
عدم حجيت خبر واحد.
ـ ناپاكى و عدم طهارت غير شيعه.