ـ نجس بودن زنازاده؛ گرچه شيعه باشد.
ـ وجوب نفقه زن صغيره بر شوهرش؛ اگر چه وطى او جايز نباشد.
ـ وجوب تمكين بر زن، اگر چه شوهر نتواند مهريه اش را بپردازد.
ـ جواز تعيين مطلقه به قيد قرعه براى طلاق يكى از زنان و اختيار كردن زن پنجم پيش از تعيين مطلقه!
ـ صحيح نبودن اعتكاف مگر در مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد كوفه و مسجد مداين.
ـ ثابت نشدن ربا در معدود و اختصاص حكم آن به مكيل و موزون.
از ديگر بزرگ نظريه پردازان فقاهت شيعه در سده ششم ابن زهره حلبى (م 585) است. او نيز فتوا داد:
ـ عدم جواز عمل به خبر واحد.
ـ عدم جواز خوردن شكارى كه توسط كافر صيد شده باشد.
در همين پيشگفتار بازنگريها را بيشتر باز مى تابانيم و برگشت آراء را در مقاطع زمانى شاهد مثال خواهيم آورد تا دريابيم كه فقاهت شيعه، گاه با چه جسارتى پاى بر دگم مى نهد كه اين لحظه ها مولود تابش فقيهان نو انديش است. گر چه اين غمض عينها بيشتر در برابر آراى نو و رهيافتى است بر چالشهاى اجتماعى پديد مى آيد كه در همين پيشگفتار به هنگام گفت وگو از فقاهت شيعه ياد كرده خواهد شد.
رى و رخدادهاى زمان ابوالفتوح
به هنگام كودكى، خواجه نظام الملك سالهاى پسين وزارت دير پايش را مى گذرانيد. حسن صباح به ايران بازگشته بود و در الموت پايه هاى حكومتش را استوار مى كرد. در سال 485 مهى وزير پير و ضد شيعى به دست ابوطاهر قدايى مرگ را مزمزه كرد. به