از شاگردان برجسته ابوالفتوح بايد از منتجب الدين رازى و ابن شهرآشوب نام برد. منتجب الدين دو اثر استادش با عنوانهاى روض الجنان و روح الأحباب را نزد خود وى خواند (منتجب الدين، 48) و ابن شهرآشوب به كسب اجازه روايت تفسير او، روض الجنان، نايل آمد (ابن شهرآشوب، مناقب، 1/12، نيز نك: معالم، 141). از ميان ديگر شاگردان و راويان او مى توان اينان را نام برد: ابوطالب نصير الدين عبداللّه بن حمزه طوسى (كيذرى، همانجا). صفى الدين ابومحمد حسن ابن ابى بكر بن سيار الحيروى (؟) (آقا بزرگ، 79)، عماد الدين ابوالفرج على فرزند قطب الدين سعيد بن هبة اللّه راوندى (صاحب معالم، 35) و شريف شرفشاه بن محمد بن حسين بن زباره افطسى (همو، 47).
از فرزندان ابوالفتوح دو تن در شمار عالمان بودند: يكى صدر الدين على كه منتجب الدين (ص 125) از وى با تعبير «فقيه ديّن» ياد كرده، و ديگرى تاج الدين ابوجعفر محمد كه همو (ص 173) از او با عنوان «فاضل ورع» ياد كرده است. تاج الدين خود نزد پدر شاگردى كرده است (آقا بزرگ، همان جا).
سال 552 ق آخرين تاريخى است كه درباره زندگى ابوالفتوح از آن آگاهى داريم و آن از متن اجازه اى به دست مى آيد كه براى روايت روض الجنان به شاگرد خود داده بوده است (نك: افندى، 2 / 157). بنابراين، گزارش آزادانى اصفهانى (ص 446) درباره تاريخ مرگ ابوالفتوح در 540 ق نمى تواند درست باشد. محدث ارموى، كه اين مطلب را نقل كرده (تعليقات، 1 / 157 ـ 161)، با توجه به اجازه ياد شده و شواهدى ديگر، اين تاريخ را تصحيفى از 554 ق مى داند، با اين حال از گزارش ابن حمزه مؤلف إيجاز المطالب، كه در زمان مرگ ابوالفتوح در رى بوده و سپس به مكه رفته بوده است، چنين بر مى آيد كه شيخ در سالهاى نزديك به 600 ق وفات يافته بوده است؛ زيرا ابن حمزه در بازگشت از مكه، به اصفهان رفته و اين مسافرت پس از مرگ ابوالفتوح