321
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

به هر تقدير، اثر ابوالفتوح با اقبالى شايان رو به رو شد و رواجى گسترده يافت؛ چندان كه در زمان تأليف نقض به گفته قزوينى رازى، «نسختهاى بى مر و بى عدد است آن را در طوايف اسلام و ظاهر و باهر در بلاد عالم» و نيز «ائمه و علماى همه طوايف طالب و راغب اند» آن را (ص 212، 280). ابوالفتوح در مقدمه كتاب (1/2 ـ 3) پس از ذكر شروط تفسير و مفسر قرآن چنين مى گويد: «پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تديّن اقتراح كردند كه در اين باب جمعى بايد كردن، چه اصحاب ما را تفسيرى نيست مشتمل بر اين انواع، واجب ديدم اجابت كردن ايشان و وعده دادن به دو تفسير: يكى به پارسى، و يكى به تازى، جز كه پارسى مقدم شد بر تازى؛ براى آنكه طالبان اين بيشتر بودند و فايده هر كسى بدو عام تر بود».
در اينجا ذكر اين نكته ضرورى است كه منابع موجود از تأليف تفسيرى به عربى از ابوالفتوح گزارشى به دست نمى دهند و دور مى نمايد كه وى تفسيرى نيز به عربى نوشته باشد. با اين همه، اينكه آيا به واقع ابوالفتوح به تأليف تفسيرى مشتمل بر آنچه خود وى در همين مقدمه بايسته هر تفسيرى دانسته، توفيق يافته است يا نه، مطلبى است كه نياز به تحقيق بيشتر دارد. مسلم بايد داشت كه تفسير وى از ديدگاه علمى به هيچ روى پرفايده تر از التبيان شيخ طوسى نيست و مى توان ادعاى وى را مبنى بر اينكه تفسيرش از نظر جامعيت در ميان اماميه بى سابقه بوده است، پذيرفت.
گفتنى است كه ابوالفتوح در تفسير خود از التبيان شيخ طوسى بهره برده و ظاهراً از كار عالم امامى معاصرش، كه در همان ايام به تأليف تفسيرى عربى اشتغال داشته، يعنى ابوعلى فضل بن حسن طبرسى صاحب مجمع البيان، بى اطلاع بوده است (نك: ياحقى، همان، 63). در واقع بايد گفت كه اماميه تا پيش از عصر سيد رضى و شيخ طوسى، بيشتر به تأليف تفاسير روايى علاقه مند بودند، تا تفاسيرى مشتمل بر بحث و نظر درباره آيات قرآن، و در واقع سيد رضى در حقائق التأويل و نيز شيخ طوسى در


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
320

عجلى (ه م) شافعى (د 600 ق) بوده است (نك: حديقه، 604)، ولى اين گزارش (به صورت مخصوص) نمى تواند از صحت برخوردار باشد؛ زيرا ابوالفتوح رازى به طور قطع در زمان تأليف كتاب نقض (ميان سالهاى 556 ـ 566 ق) در قيد حيات نبوده است (نك: قزوينى رازى، 263، 280).
ابوالفتوح را به وصيت خودش در جوار مرقد امامزاده عبدالعظيم حسنى در رى مدفون كردند (حديقه، همان جا، نيز نك: حمد اللّه ، 59) و اينكه شوشترى (1 / 490) مدفن او را در اصفهان دانسته، ناشى از خلطى است با ابوالفتوح عجلى كه در ميان مردم اصفهان دست كم از سده 10 ق / 16 م سابقه داشته است (نك: حديقه، همان جا).
تفسير ابوالفتوح: روض الجنان و روح الجنان معروف به تفسير ابوالفتوح، تفسير بزرگى از قرآن به زبان فارسى است. عنوان آن در معالم العلماى ابن شهرآشوب (همان جا)، به صورت روح الجِنان و رَوح الجنان ضبط شده است. اما در مناقب همو (همان جا) و نيز الفهرست منتجب الدين (ص 45) به همان صورت روض الجنان... آمده است؛ حال آنكه در مقدمه كتاب اساساً به نام آن اشاره اى نشده است.
تاريخ تأليف به روشنى دانسته نيست. محمد قزوينى طى بحثى مفصل، آن را ميان سالهاى 510 ـ 556 ق تعيين مى كند (نك: ص 631 ـ 638)، اما نفيسى (ص 978 ـ 979) در نقد نظر قزوينى، متن اجازه اى را مورد استناد قرار مى دهد كه ابوالفتوح در ذيقعده 547 براى روايت تفسير خود به يكى از شاگردانش داده بوده است. به نظر نفيسى تأليف تفسير در همان سال يا يكى دو سال پيش از آن به اتمام رسيده بوده است. در عين حال بر اساس جديدترين پژوهشها، تأليف حداقل نيمى از بخش نخستينِ كتاب، حدود چهارده سال پيش از اين تاريخ پايان يافته بوده است؛ زيرا به استناد خاتمه يكى از نسخه هاى جلد يازده اين تفسير بيست جلدى، كتابت نسخه اساس در صفر 533 انجام گرفته بوده است. (نك: ياحقى، مقدمه، 1/60 ـ 61).

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 103815
صفحه از 368
پرینت  ارسال به