325
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2

از لحاظ سبك، تفسير ابوالفتوح كاملاً به كتب سده 5 ق / 11 م شباهت دارد (بهار، 2 / 392) و نثر آن به ويژه در هنگام نقل قصص از طراز نثر مرسل شمرده مى شود (حقوقى، 3 / 9). تنها شيوه اى كه ويژه تفسير مى توان محسوب كرد، مفرد آوردن فعل براى جمع مخاطب است كه در برخى كتابهاى آن دوره گاه به گاه وجود دارد، ولى در تفسير ابوالفتوح صفحه اى از آن خالى نيست (بهار، 2/393؛ قس: قزوينى، 646). ديگر، كاربرد صورتى از فعل جمع اول شخص همچون كردمانى (نك: همو، 649) است كه سابقه آن را هم مى توان در كتب سده 5ق باز يافت) (نك: خانلرى، 3 / 157 ـ 158)؛ اما اين را كه او از قيود و ظروف عربى مانند سواء، عند، انّما و اِمّا به جاى معادل فارسى آنها استفاده مى كند (نك: قزوينى، 648 ـ 649؛ حقوقى، 1 / 74 ـ 80)، بايد ناشى از سبك واعظانه كلام او دانست، كاربرد ساختهاى عاميانه واژگانى همچون: سنب (سم)، چفسان (چسبان)، آتش تاغ (داغ)، بيران (ويران)، دختره (دخترك)، كال زار (كارزار) و... (نك: همو، 1/86 ـ 134) ظاهراً گوياى شفاهى بودن اصل برخى از بخشهاى تفسير در قالب مجلس گويى است. از خصوصيات ديگر نثر و بيان ابوالفتوح، كاربرد مكرر افعالى است با افزونه «ها» در آغاز، مثل ـ هازدن، هاشدن، هاگرفتن، كه جزء ويژگيهاى لهجه اى رى، سمنان، دامغان و طبرستان بوده و هنوز در برخى از اين نواحى باقى مانده است (همو، 1 / 168) و مؤيد ديگرى است بر آميختگى زبان شيخ با زبان مردم و كاربردهاى شفاهى ايشان. با آنكه تنه اصلى تفسير را بايد برگرفته از مجالس و امالى مؤلف دانست، اما در جاى جاى آن آثارِ بازنويسى ديده مى شود و در چنين مواردى است كه گاه زبان ابوالفتوح به صنايع ادبى، البته در حدى طبيعى و غير متكلف و بيشتر در حوزه سجع و جناس آراسته مى شود (نك: همو، 1/142 ـ 144).
نخستين بار ملك الشعراى صبورى به يارى ملا داوود ملاباشى و به فرمان


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
324

سنت قصه گويى در تفسيرنويسى فارسى، نبايد فراموش كرد كه ابوالفتوح از آنجا كه واعظى برجسته بود، نيز گرايشى طبيعى به ذكر قصص داشت كه در وعظ مقامى ويژه دارد. حقوقى بخشى از قصص مذكور در تفسير ابوالفتوح را گرد آورده و در مجلدى جداگانه منتشر كرده است.
روض الجنان اصولاً تفسيرى است با سبك واعظانه (همو، 1/224)؛ اين خصلت و نيز جامعيتى كه ابوالفتوح در كار خود به آن توجه داشته (نك: ابوالفتوح، 1/1 ـ 2)، اصلى ترين ويژگيهاى محتوايى تفسير وى را مى سازند. ابوالفتوح بخش بزرگى از كتاب را به بيان احكام فقهى مورد نياز مخاطبان خود اختصاص داده است (نك: ياحقى، همان، 329؛ قس: حقوقى، 1/239 ـ 250). اين نيز كه ابوالفتوح كمتر به مباحث كلامى پرداخته و چون در آن وارد شده، به مباحثى چون: جبر و اختيار، قضا و قدر، گناهان، شفاعت، ايمان و كفر، ثواب و عقاب، سؤال و جواب در گور توجه كرده (نك: همو، 1/235 ـ 236)، احتمالاً براى رعايت حال و نياز همين مخاطبان عامه و فارسى خوان بوده است. خصلت شيعى تفسير ابوالفتوح و شهرت آن باعث مى شد كه برخى مخالفان شيعه مطالب آن را در جهت مقاصد خود به نحو نادرستى گزارش كنند؛ چنان كه صاحب فضائح الروافض به تفسير او مطالبى نسبت داده كه قزوينى رازى (ص 280 ـ 282، 300) به پاسخ گويى و دفاع از آن پرداخته است. آن گونه كه افندى (2 / 158) از تفسير ابوالفتوح استنباط كرده، وى به تصوف و كلام صوفيان نيز گرايش داشته است؛ چنان كه شيوه واعظانه نيز در تفسير او مشاهده مى شود. در واقع مؤلف گاهى در تفسير آيات به مشرب عرفاء و صوفيه ـ كه آنان را اهل معانى و اهل اشارت مى خواند (مثلاً نك: ابوالفتوح، 2/117 ـ 118) ـ رفتار كرده و مباحثى را درباره اخلاص، توكل، ذكر، صبر، فقر و صدق به مذاق آنان آورده است (نك: حقوقى، 1/136 ـ 139).

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج2
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101080
صفحه از 368
پرینت  ارسال به