مى ماند ميان سالهاى 552 تا 559، و تنها قول صاحب شاهد صادق با اين تاريخ معارض مى نمايد.
مرحوم محدّث ارموى هوشمندانه تناقض را به اين صورت حل كرده است كه صاحب شاهد صادق اين تاريخ را به صورت رقومى ديده، يعنى در جايى كه مأخذ كتاب مزبور بوده، عبارت نه به طريق حرفى بلكه به شيوه عدد نگارى بوده و ظاهرا 540 خوانده مى شده است ونظر به آن كه برخى نويسندگان اعداد را نيز همانند حروف و كلمات مندمج و در هم فرو رفته مى نويسند، چنان كه تشخيص عدد مقدّم و مؤخّر دشوار مى شود و با كمك قرينه معلوم مى گردد، و در صورت نبودن قرينه، خواننده كه به نظر خود يكى را مقدّم مى دارد، گاهى درست مى خواند و گاهى هم به اشتباه مى افتد. در اين جا نيز مى توان پنداشت كه در اثر تقديم و تأخير در دو رقم اوّل اين عدد، نوعى جابه جايى رخ داده و به احتمال نزديك به يقين تاريخ وفات ابوالفتوح در آن مأخذ اصلى «554» بوده است، امّا ناقل به اشتباه عدد چهار را كه در مرتبه يكان بوده در مرتبه دهگان ديده و در اثر عدم تشخيص و بدخطى، عدد پنج آن را صفر خوانده و در مرتبه يكان ديده است، بنابراين عدد «554» سال وفات ابوالفتوح، «540» خوانده شده است.
اگر اين استحسان دلپذير را به عنوان حلّ اين تناقض بپذيريم ـ كه ظاهرا دليلى براى نپذيرفتنش در دست نيست ـ هيچگونه ابهام و اشكال ديگرى باقى نمى ماند، در اين صورت مى توانيم با اطمينانى نزديك به يقين اعلام كنيم كه شيخ ابوالفتوح رازى مؤلف تفسير گرانقدر روض الجنان و روح الجنان به سال 554 هجرى در گذشته است.
از لابه لاى نسخه هاى خطى
وقتى جست و جوى چندين ساله ما براى يافتن نكته اى تازه در شرح احوال