معنى از خلل تصرّف در اين تلخيص و اختصار به حدّ ضرورت و اندازه لزوم اكتفاء كرده و قدمى فراتر از آن نگذاشته است و اين امر خود يكى از ادلّه بسيار جلىّ و روشن است بر اينكه ساحت مصنّف از نسبت خودنمايى و شهرت به تأليف و هرگونه امر هوسناك دنيوى ديگر منزه بوده است، و اگر نه مى توانسته است عبارت را تغيير داده و پى را گم كند تا معلوم نشود كه وى تفسير خود را از تفسير ابوالفتوح گرفته است.
اهميّت اين تفسير از جنبه فرهنگ و زبان فارسى
خدمت مصنف به زبان فارسى
از اين بيان روشن شد كه اين تفسير يك فايده تطفّلى بسيار مهمى را نيز مشتمل مى باشد كه براى فارسى زبانان از نقطه نظر ملّيّت و فرهنگ اهميّت شايان و مقام بسزايى دارد و آن به فارسى سليس و شيرين بودن آن است كه شايد تا حدّى لطيف تر و شيرين تر تفسير شريف ابوالفتوح نيز باشد؛ زيرا چون بعد از آن بوده است، شايد در نتيجه دقت و توجه بيشتر پخته تر و آسان تر و در بيان مراد و فهم مطالب و روشن تر باشد.
چون مطلب به اينجا رسيد، لازم است اشاره به مطلبى بكنيم و آن همان است كه استاد محترم دانشگاه آقاى سعيد نفيسى در پاره اى از يادداشتهاى خود گفته است:
«طبع و نشر تفسيرهاى فارسى، مخصوصاً آنها كه از زمانهاى قديم مانده است، گذشته از اجراى معنوى، فوايد ادبى و لغوى گوناگون را به ما مى رساند، زيرا در اين كتابها از موضوع هايى بحث كرده اند كه در تاريخ و ادبيات و غيره اثرى از آنها نيست و ناچار عده كثيرى لغات و اصطلاحات و تعبيرات و تلفيقاتى از زبان فارسى به كار برده اند كه در جمع آورى و تدوين فرهنگ اين زبان بيش از آنچه تصور برود اهميّت دارد».