سريره و نحو ذلك ممّا يوجب ظاهره التّشبيه و التجسيم و اللّه يتقدّس عن ذلك و كذلك ما روى أنّه شقّ بطنه و غسل لانّه كان طاهرا مطهّراً من كلّ سوءٍ و عيبٍ و كيف يطهّر القلب و ما فيه من الإعتقاد بالماء؟!
فمن جملة الأخبار الواردة فى قصّة المعراج (تا آخر بيانات او در موضوع معراج)».
محصّل ترجمه آنكه: «رواياتى در قصّه معراج يعنى عروج پيغمبر ما صلى الله عليه و آله به آسمان وارد شده و بسيارى از صحابيان، مانند ابن عبّاس و ابن مسعود و انس بن مالك و جابر بن عبداللّه و حذيفه و عايشه و أمّ هانى و غير ايشان، آنها را با اختلافى در زياده و نقيصه در مضمون آنها از پيغمبر اكرم نقل كرده اند و روى هم رفته به چهار دسته منقسم مى شوند:
1. اخبارى است كه قطع بر صحّت آنها هست؛ براى آنكه اخبار نسبت به مضمون آن متواتر است و علم نيز به صحّت آن محيط است؛ يعنى به ته آن مى رسد و غور آن را مى يابد و كنه آن را درك مى كند.
2. اخبارى است كه درباره معراج رسيده و مضمون آنها مشتمل بر امورى است كه عقول سليمه از قبول آنها سرپيچى نمى كند و با قواعد و اصول نيز منطبق مى باشد. اين روايات را نيز ما جايز و روا مى داريم و درست مى شماريم. آنگاه مى گوييم كه معراج پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم در بيدارى بوده، نه در خواب.
3. اخبارى است كه ظاهرش مخالف با اصول و قواعد است، ليكن مى توان آنها را به تأويلى منطبق با قواعد ساخت پس بهتر آن است كه اين دسته را نيز بپذيريم و به تأويل آن بپردازيم تا مخالف دليل و برهان نباشد.
4. اخبارى است كه ظاهر آنها مخالف عقل و نقل است و تأويل آنها هم ممكن نيست، مگر با تعسّف و تكلف دور. پس بهتر آن است كه اين اخبار را نپذيريم و بگوييم كه آنها از معصوم نيست و مجعول و موضوع و ساخته است.