الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ» ، گفته:
«اكثر علماء بر آن اند كه معراج در سال دوازدهم از مبعث بود و در ماه آن اختلاف كرده اند كه ربيع الاول است يا رمضان يا شوّال يا ربيع الثانى. و اشهر اينها شب بيست و هفتم رجب است، و رفتن آن حضرت از مكه به بيت المقدس به نصّ قرآن ثابت شده و منكر آن كافر است.
و عروج بر آسمانها و وصول به مرتبه قرب به احاديث صحيحه مشهوره، كه به حد تواتر رسيده، ثابت گشته و هر كه انكار آن كند ضالّ و مبتدع باشد و معتقد اكثر اهل اسلام آن است كه عروج آن حضرت به جسد و روح بوده معاً، و در بيدارى بوده، و آنان كه در اين قضيّه ثِقل جسد را مانع دانند از صعود، ارباب بدعت اند و منكر قدرت».
و ضمن ذكر مقدمات معراج، نسبت به اخبار شكافتن و شستن دل پيغمبر صلى الله عليه و آلهگفته:
«و حديث شكافتن شكم و شستن دل، قولى است باطل و از شرع دور؛ چه آن حضرت از جميع انواع قبح و عيب طاهر و مطهّر بود».
نيز مؤيد بيانات مذكوره در (ص لو) مقدمه است، آنچه ابن كثير شامى در البداية و النهايه (ج 2: 132 ـ 134) گفته:
«باب بيان الاذن فى الرواية و التحديث عن أخبار بنى إسرائيل
قال الامام أحمد: حدّثنا عبدالصّمد، حدّثنا همّام، حدّثنا زيد عن عطاء بن يسار عن أبى سعيد الخدرى عن النبى صلى الله عليه و آله قال قال: حدّثوا عنّى و لا تكذبوا علىّ و من كذب علىّ متعمّداً فليتبّوأ مقعده من النّار، حدّثوا عن بنى اسرائيل و لا حرج.
و قال أيضاً: حدّثنا عفّان، حدّثنا همّام، أنبأنا زيد بن أسلم عن عطاء بن يسار عن أبى سعيد الخدرىّ عن النبىّ صلى الله عليه و آله قال: قال: لاتكتبوا عنّى شيئاً غير القرآن فليمحه، و