117
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ» ، گفته:
«اكثر علماء بر آن اند كه معراج در سال دوازدهم از مبعث بود و در ماه آن اختلاف كرده اند كه ربيع الاول است يا رمضان يا شوّال يا ربيع الثانى. و اشهر اينها شب بيست و هفتم رجب است، و رفتن آن حضرت از مكه به بيت المقدس به نصّ قرآن ثابت شده و منكر آن كافر است.
و عروج بر آسمانها و وصول به مرتبه قرب به احاديث صحيحه مشهوره، كه به حد تواتر رسيده، ثابت گشته و هر كه انكار آن كند ضالّ و مبتدع باشد و معتقد اكثر اهل اسلام آن است كه عروج آن حضرت به جسد و روح بوده معاً، و در بيدارى بوده، و آنان كه در اين قضيّه ثِقل جسد را مانع دانند از صعود، ارباب بدعت اند و منكر قدرت».
و ضمن ذكر مقدمات معراج، نسبت به اخبار شكافتن و شستن دل پيغمبر صلى الله عليه و آلهگفته:
«و حديث شكافتن شكم و شستن دل، قولى است باطل و از شرع دور؛ چه آن حضرت از جميع انواع قبح و عيب طاهر و مطهّر بود».
نيز مؤيد بيانات مذكوره در (ص لو) مقدمه است، آنچه ابن كثير شامى در البداية و النهايه (ج 2: 132 ـ 134) گفته:
«باب بيان الاذن فى الرواية و التحديث عن أخبار بنى إسرائيل
قال الامام أحمد: حدّثنا عبدالصّمد، حدّثنا همّام، حدّثنا زيد عن عطاء بن يسار عن أبى سعيد الخدرى عن النبى صلى الله عليه و آله قال قال: حدّثوا عنّى و لا تكذبوا علىّ و من كذب علىّ متعمّداً فليتبّوأ مقعده من النّار، حدّثوا عن بنى اسرائيل و لا حرج.
و قال أيضاً: حدّثنا عفّان، حدّثنا همّام، أنبأنا زيد بن أسلم عن عطاء بن يسار عن أبى سعيد الخدرىّ عن النبىّ صلى الله عليه و آله قال: قال: لاتكتبوا عنّى شيئاً غير القرآن فليمحه، و


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
116

اگر مثالى براى اين چهار قسم لازم باشد، مى توان گفت كه ثابت و مقطوع به درباره معراج آن است كه پيغمبر صلى الله عليه و آله را عروجى بوده و به همين اجمال اكتفاء كنيم.
و از قسم دوّم است آنكه پيغمبر صلى الله عليه و آله آسمانها را گشت و پيغمبران را ديد و همچنين عرش و سدرة المنتهى و بهشت و دوزخ را ديد و نظاير اينها را از موجودات عالم غيب مشاهده كرد.
و از قسم سوم اينكه پيغمبر صلى الله عليه و آله گروهى را ديد كه در ناز نعيم بهشت مى خرامند و گروهى ديگر را ديد كه در آتش دوزخ معذّب اند. پس روايات را بايد بر اين حمل كرد كه پيغمبر اسامى و صفات ايشان را ديده است، نه اعيان و ذوات ايشان را.
امّا قسم چهارم اخبارى است كه آنها را نبايد پذيرفت، از قبيل اينكه پيغمبر صلى الله عليه و آلهخداى را آشكارا ديد و با وى بر روى تخت نشست و امثال آنها از امورى كه موجب تجسيم و تشبيه و نظاير اينها از امور معلوم البطلان است.
و از اين قبيل است آنچه روايت كرده اند كه شكم پيغمبر صلى الله عليه و آله را شكافتند و از دنس عيب و نقصان و سوء و عصيان شستند؛ زيرا پيغمبر صلى الله عليه و آله از هر گونه عيب و عوار برىّ و بركنار بوده است. علاوه بر اينكه چگونه ممكن است كه امور معنوى قلبى را با اين آب ظاهرى جسمانى شست و شو داد؟!».
نگارنده گويد: شستن دل پيغمبر صلى الله عليه و آله از مسائل معركه آراء ميان علماء و متكلمين است و بسيار گفتگو در اين باره شده است. شيخ عبد الجليل رازى در كتاب نقض اصرار زيادى بر عدم قبول روايات وارده در اين باب دارد، همچنين ابوالفتوح در تفسير خود، و همچنين ابوالمحاسن در همين تفسير؛ ليكن گروهى از علماء كه از آن جمله علاّمه مجلسى رحمه الله است، جرئت بر عدم قبول اخبار نظر به كثرت آنها و نقل شدن آنها در كتب تا حدى معتبر، قائل به توقف در ردّ و قبول آنها شده است و ما كلام وى را در تعليقات نقض نقل كرده ايم. فراجع إن شئت.
مولا فتح اللّه در منهج الصادقين در اول سوره اسراء، بعد از ذكر آيه «سُبْحانَ

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 162889
صفحه از 504
پرینت  ارسال به