چنان كه آثار و تأليفاتش نيز به اين امر شهادت مى دهد و نسبت به والد وى مرحوم ملّا داوود نيز چنين اظهار عقيده كردند كه: وى در انواع علوم و كمالات متضلّع و متبحّر بوده و در ميان اهل زمان و جميع اماثل و اقران فضل و كمال او مسلم و ثابت و بى نياز از اقامه شاهد و برهان بوده است، و همچنين استاد دانشمند آقاى سيّد محمد تقى معروف به مدرّس رضوى (دام بقاؤه) نيز نقلا عن والده السيد السند البارع المتبحر ميرزا محمد باقر رضوى (متوفا در نهم ذى الحجه سال هزار و سيصد و چهل و دو = 1342 هجرى) مدرّس آستان قدس، مطالبى اظهار داشتند كه مؤيّد و مصدّق آن است كه مرحوم بدايع نگار در مجلّه الكمال نسبت به اين امر نوشته اند.
و از جمله بياناتشان اين است كه چون مرحوم ملاّ داوود با پدرم بسيار دوست صميمى و رفيق و معاشر بودند و با هم آميزش و خلطه و تونّس زياد داشتند، از اين روى گاه گاهى مشكلات اغلاط تفسير مذكور را با هم در ميان نهاده و دو نفرى به حلّ آن مى پرداختند.
نگارنده گويد: اگر فرض كنيم كه هيچ برهانى بر علوّ مقام وى قائم نيست، تصحيح دو جلد مذكور بر آن نحو كه نقل شد، در اثبات علوّ مقام وى كافى است؛ زيرا كه من كه چند سال است مشغول تصحيح اين تفسير يعنى تفسير ابوالمحاسن هستم، مى توانم اندازه زحمت و ارزش سعى او را دريابم و بفهمم زيرا:
تا تو را حالى نباشد همچو ماحال ما آيد تو را بازيچه پيش
فكفى بذلك حجّة و برهاناً.
و اينكه مرحوم ملاّ داوود، بعضى مشكلات را به اتفاق مرحوم سيد محمدباقر رضوى حلّ مى كرده اند، نظير آن را نيز اين جانب با استاد بزرگوار عالى مقدار فريد عصر خود در ادبيات فارسى عبدالعظيم قريب (دامت ايّام افاداته) داشته است. توضيح آنكه قسمتى از اوايل تفسير ابوالمحاسن را براى آنكه متن فارسى آن نيز درست تر و صحيح تر و قابل اطمينان تر به دست مردم برسد، با هم مقابله كرده و از