129
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

جواب اين نامه مرقوم داريد تا عين آن جواب يا مفاد آن هر طور كه صلاح بدانيد با اسناد و نسبت آن به شخص حضرت عالى در خاتمة الطبع تفسير ابوالمحاسن درج گردد و وسيله ذكر جميلى براى آنان در اين مورد فراهم آيد. اميد آنكه پيش خداى تعالى و رسول اكرم و امام عصر (عجّل اللّه فرجه) منظور و مورد تحسين واقع شود.
20/7/1340 مير جلال الدين حسينى محدّث».
مكتوب است كه جناب آقاى حكمت در پاسخ نامه نگارنده فرستاد است:
«دانشمند نحرير و فاضل محقق آقاى مير جلال الدين محدّث (سلمه اللّه تعالى)!
عرض مى شود: اولاً، جناب عالى بايد شكر حق تعالى را بر اين نعمتى كه عطا فرموده، همواره با قلبى ذاكر و لسانى شاكر به جا آوريد؛ زيرا اين توفيق كه بهره حال و مآل آن جناب شده، يعنى عمر شريف را در خدمت علوم اسلامى و نشر آداب و روايات و فرهنگ شريعت محمدى مى گذرانيد كمتر به كسى نصيب گرديده است، مخصوصاً توفيق طبع تفسير شريف ابوالمحاسن جرجانى رحمه الله معروف به تفسير گازر از بركات روحانى و سعادات آسمانى است.
بزرگ ترين خير و فلاح، كه نصيب خواصّ بندگان الهى مى شود، على التحقيق نشر سخنان پاك يزدانى و بسط حقايق و معارف ربّانى است كه بهترين باقيات صالحات و ذخيره باقى در اين عمر فانى است: «وَ يَزِيدُ اللّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا»۱ بحمداللّه شامل حال فرخنده فال جناب عالى است، ثانياً، در باب چگونگى طبع كتاب تفسير كبير روض الجنان و روح الجنان، معروف به تفسير شيخ جمال الدين علىّ بن حسين النيسابورى معروف به ابوالفتوح رازى متوفا 538 هجرى، ۲ سئوالى فرموده بوديد.

1.آيه ۷۶ سوره مباركه مريم است.

2.مأخذ اين تاريخ را از جناب آقاى حكمت پرسيدم، در خاطرش نبود؛ فقط در يادداشتهايش ضبط كرده بود.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
128

نظر وى مى گذراندم، با آنكه اين كار براى ايشان در اين سنين عمر، كه بالغ به هشتادند و مخصوصاً با ابتلاى ايشان به ضعف بصر و عارضه شديد چشم، كه مانع از مطالعه و نگاه كردن به كتاب بود و موجب مزيد ابتلاى مذكور مى گرديد، بر من منت نهاده و اين زحمت را قبول فرمودند. از اين روى، لازم مى دانم در اينجا از ايشان سپاسگذارى كرده و از خدا بخواهم كه اجر اين كار را در دنيا و آخرت به ايشان برساند و اين عمل را در عداد ساير اعمال حسنه و باقيات صالحات وى قرار دهد.
آنان كه در تصحيح و چاپ سه جلد آخر چاپ اول تفسير ابوالفتوح رازى دخالت داشته اند: اطلاع به اين امر از ملاحظه شرحى كه جناب آقاى حكمت در پاسخ نامه نگارنده مرقوم فرموده است، به خوبى بر مى آيد و آن دو مكتوب بدين قرار است:
نامه اى است كه نگارنده به جناب آقاى على اصغر حكمت نوشته است: «دانشمند عاليقدر جناب آقاى على اصغر حكمت (أدام اللّه مجدكم و أسعد جدّكم)!
چون اينجانب در تصحيح تفسير ابوالمحاسن جرجانى از تفسير ابوالفتوح رازى فايده بسيار برده و استفاده سرشار كرده است، اكنون كه چاپ تفسير ابوالمحاسن به پايان رسيده است، لازم مى داند در خاتمة الطبع آن اسامى كسانى را كه در چاپ تفسير ابوالفتوح دخالت داشته اند، ياد كند تا وسيله يادبودى براى ايشان بوده باشد و چون حضرت مستطاب عالى نسبت به اين امر بيشتر از ديگران اطلاع داريد و مصداق واقعى «على الخبير سقطت و على الحازى هبطت» هستيد، زيرا سه جلد اخير چاپ اول آن در زمان تصدّى حضرت عالى به وزارت فرهنگ طبع شده است، از اين روى درخواست مى كند اطّلاعاتى را كه در اين باب داريد، اعمّ از اينكه مربوط به سعى كننده در اقدام كننده به چاپ آن باشد يا به تصحيح كننده يا مقدّمه نگارنده يا نسخه خطى دهنده الى غير ذلك، در اختيار اين جانب بگذاريد و در

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 164383
صفحه از 504
پرینت  ارسال به