تصحيح جزوات و تنظيم اوراق و تكميل مجلّدات مأمور گشت و مدّت دو سال تمام با جدّى كافى و جهدى دائم به طبع بقيّه كتاب به همان اسلوب و شكل دو مجلّد سابق مشغول بوديم؛ تا آنكه در اواسط سال 1315 ش = 1355 ق سه مجلد بقيّه نيز زينت انبطاع پذيرفت در اثناى اين مدّت مرحوم علاّمه شهير ميرزا محمد خان قزوينى، كه در آن اوان در پاريس اقامت داشت، به محض آنكه از اين كار با خبر گشت، نظر به سابقه و علمى كه به احوال مؤلّف و تأليف او داشتند، اين بنده حقير را مورد تحسين و تشويق قرار دادند و براى خدمت به عالم علم و ادب، كه هميشه سنّت حسنه و سيره محموده آن مرحوم مغفور بود، قبول فرمودند كه مقالتى درنقد از كتاب و ترجمه احوال مؤلّف و زمان او و شرح و اهميّت تفسير بزرگ وى در فرهنگ و علم شيعه اماميّه به قلم آوردند، به شرط آنكه اجزاى منطبعه به تفاريق با پست از تهران به پاريس نزد ايشان گسيل شود.
اين عمل، بر حسب امر ايشان منظّماً ادامه يافت و آن مرحوم به عادت مألوف، كه دقت و تبصّر و تحقيق و تبحّر از خصايص ذاتى او بود، آن اجزاء را مطالعه و غور رسى مى فرمود. پس از ختم طبع، مقالتى انتقادى دقيق و انيق به رشته تحرير و تحقيق در آورد كه در پايان مجلّد پنجم صورت طبع يافته است. بحمداللّه تعالى بعد از سه سال تمام آن نيّت خير به حصول پيوست و آن شاهد دل آراى بزم عاشقان حقيقت، از گوشه خلوت برون آمده، چهره گشايى و جلوه نمايى نمود و آن گنج مخفى در معرض استفاده عام و خاص قرار گرفت.
مرحوم حاجى سيد نصراللّه تقوى، كه به مدلول «الدّالّ على الخير كفاعله» در اين ثواب صاحب سهم اوفر و بهره برتر است، و ديگر علاقه مندان از اينكه به آرزوى چندين ساله خود نائل گرديده اند، بسيار شادمان و مسرور گشتند.
حقا كه در زمان برسد مژده امانگر سالكى به عهد امانت وفا كند
در خلال همان سالها نيز از محل موقوفات عامّه و برّيّات مطلقه، از حجره مدفن آن شيخ بزرگوار، كه در جوار امامزاده حمزه بن موسى عليه السلامدر شاهزاده عبدالعظيم عليه السلام