179
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

فارسى آن را ذكر مى كند و خصوصيات صرف و نحوى و ادبى و شأن نزول و اختلاف قرائت كلمات و اخبار وارده در آن مورد را با ذكر اسناد عيناً با ترجمه فارسى آنها، يا فقط ترجمه آنها مى آورد و به مناسبت، مطالب فقهيه و كلاميه و اشعار فصيح عربى را كه معرف اطلاعات وسيع مؤلف مى باشد، به آن افزوده است.
با اطمينان و جرئت مى توان ادعا كرد كه تاكنون بدين خوبى تفسيرى نوشته نشده و مع التأسف اين گنجينه گرانبهاء سالها در پرده استتار پنهان بوده و جز چند نسخه كامل، آن هم در كتابخانه هاى شخصى، از آن نامى نبود. تا در سال 1319 به امر مظفر الدين شاه قاجار آقا سيد محمد كاظم طباطبايى تبريزى و جمعى از علماء، پس از تصحيح نسخه اصل در سال 1323، در مطبعه شاهنشاهى به چاپ آن همت گماشته شد. موقع درگذشت مظفرالدين شاه، جلد اول و دوم و 173 صفحه از جلد سوم آن به چاپ رسيده بود. بعداً در زمان سلطنت اعلاحضرت رضاشاه كبير و به همت جناب آقاى حكمت وزير فرهنگ وقت، طبع آن ادامه يافت و فعلاً كليه مجلدات آن در ده جلد چاپ و در اختيار اهل مطالعه مى باشد.
نسخه اى از اين تفسير به خط نسخ خوب مشتمل بر تفسير سوره يوسف تا آخر سوره بنى اسرائيل است كه آيات آن را به خط روشن با ترجمه فارسى آنها قسمت به قسمت نوشته اند، لكن كاتب نام خود و سال كتابت آن را ننوشته است. اسامى سور و بعضى كلمات از تفسير نيز نوشته نشده و كاتب توفيق نوشتن چندين سطر از آخر سوره بنى اسرائيل را به دست نياورده است. اين نسخه در كتابخانه سپهسالار موجود است و پشت آن نوشته شده: قدرى از تفسير گازر؛ ولى پس از تطبيق با نسخ ابوالفتوح معلوم شد، تفسير گازر نيست و از آن ابوالفتوح است. اين تفسير به شماره 2034 ثبت دفتر مدرسه عالى سپهسالار است.
نسخه اى از اين تفسير شامل 10 جزء يا ده جلد اول تفسير در سال 1058 به خط نسخ غلامعلى نامى، نوشته شده و آخر جزء ششم، كه آن را مجلد اول معرفى كرده،


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
178

مؤلف پس از حمد و ثناى الهى تفسير كردن قرآن را از مواهب الهى مى داند و شرط مفسر را جامع بودن در علوم ادبيه و لغت و صرف و نحو و معانى و بيان و شعر مى داند. همچنين گويد: مفسر بايد در علم كلام و حكمت و فقه و اصول و تاريخ براى درك و استنباط احكام الهى تسلط داشته باشد. پيش از شروع به تفسير هفت فصل به فارسى، در مطالب زير نوشته است:
فصل اول: اقسام معانى قرآنى و بيان تفسير آن، كه بر چند وجه است.
فصل دوم: در اينكه آيات قرآن از شش قسم خارج نيست و معانى هر يك از محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ و عام و خاص را توضيح داده است.
فصل سوم: در نامهاى قرآن و معانى آن. فصل چهارم: در معانى آيه و سوره و كلمه و حرف.
فصل پنجم: در ثواب خواننده قرآن.
فصل ششم: در فضيلت علم قرآن و رغبت و توجه به آن.
فصل هفتم: در معنى تفسير و تأويل.
به موجب اظهار مؤلّف، اين تفسير بر حسب خواهش جمعى از دوستان تدوين شده و تفسير عربى ديگرى هم بنا به درخواست دوستان خود تنظيم كرده است كه در دست نيست و ظاهر اين است كه تأليف نشده؛ چه آنكه ابن شهرآشوب و منتجب الدين از آن اسمى نبرده اند.
طرز تفسير فارسى ايشان اين است كه قبل از شروع به هر سوره، عده آيات و كلمات و حروف آن را ذكر كرده و رواياتى را كه راجع به ثواب قرائت قرآن از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است، بيان مى كند. و پس از آن قسمتى از آيات را نقل كرده و ترجمه فارسى كلمه به كلمه آنها را در ذيل هر يك نوشته و پس از آن تحت عنوان «قوله تعالى»، كلماتى از آيات مذكوره را نقل نموده و ترجمه

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 163656
صفحه از 504
پرینت  ارسال به