«وَلَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَلا يَرْجِعُونَ * وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ * وَما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ * لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ» يس (36): 67 ـ 70.
ترجمه از نسخه مورخ 595:
«و اگر خواهيم بگردانيم صورت ايشان بر جايشان نتوانند گذشتن و باز نيايند. و هر كس را كه دراز عمر كنيم بازگردانيم او را در خلق، خرد ندارند اينان؟
و نه آموختيم او را شعر و نبايد او را، نيست اين مگر ياد كردى و قرآنى روشن. تا بيم كند آن را كه بود زنده باشد و واجب شود گفتار بر كافران».
ترجمه از نسخه مورخ 556 (برگ 61 ـ ر):
«و اگر ما خواهيم بگردانيم صورت ايشان بر جاى خود، نتوانند گذشتن و باز نيايند. و هر كس را دراز عمر كنيم باز گردانيم در خلق، خرد ندارند اينان؟
و نياموختيم او را شعر و نبايد او را، نيست اين الاّ ياد كردى و قرآنى بيان كنند [كذا].
تا بترسانند آن را كه زنده است و واجب شود عذاب بر كافران».
در قسمتهاى تفسيرى، تا آنجا كه در جلد شانزدهم ـ كه از هر دو نسخه در دست داريم ـ مقايسه كرده ايم، نيز تفاوتهاى مختصرى در حد طبيعى دو نسخه ديده مى شود. گذشته از وجود اين اختلافها، كه براى روشن شدن صورت صحيح تر كلمات و جملات مفيد است، در موارد زيادى افتادگيهاى نسخه اساس (556) را با اطمينان كامل مى توان از اين نسخه تكميل و ابهامهاى موجود در واژه ها و عبارات را رفع كرد. به نمونه زير دقت شود: