211
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

معرض داورى ارباب تحقيق و خوانندگان نكته سنج گذاشته مى شود.
يكى از متون كهن، كه نشانه هايى از لهجه مؤلف نيز در آن ديده مى شود، ترجمه گونه اى است از بخشى از قرآن مجيد كه با نام گزاره اى از بخشى از قرآن كريم، تفسير شنشقى چند سال پيش چاپ و نشر شده است. ۱ دستنويس منحصر به فرد اين نسخه كه در كتابخانه آستان قدس رضوى به شماره 1771 نگهدارى مى شود و حدود يكصد صفحه از آن عينا در پايان كتاب مزبور به صورت افست آمده، به دقّت اعراب گذارى شده است. در موارد بسيارى كه فعل مورد بحث در آن كتاب نيز به كار آمده، همه جا حرف ما قبلِ «ى» با فتحه مشخّص شده؛ در حالى كه فعلِ دوم شخص مفرد كه از لحاظ شكل حروف با اين ساخت كاملاً يكسان است ـ آنجا كه اعراب گذاشته شده ـ حرف ما قبل «ى» باكسره نموده شده است.
نظر به اينكه اين نظريه سالها پيش در مقدمه كتاب مزبور به اجمال مطرح شده، ابتداء آن اجمال را در اين جا عينا نقل مى كنيم و سپس نكات تازه اى را كه در تأييد آن نظر وتكميل آن به دست آورده ايم، بر آن مى افزاييم:
9. ماقبل «ى» مخفّفِ «يد» ضمير جمع مخاطب مفتوح است؛ (ــَ ى): در اين متن گاهى افعال جمع مذكر مخاطب (دوم شخص جمع در فارسى) به گونه اى ترجمه شده كه به ظاهر با مفرد مذكر مخاطب (دوم شخص مفرد) برابر است؛ مثلاً به جاى«رويد»، «روى» به كار رفته. اين نحوه استعمال البتّه در فارسى بى سابقه نيست؛ مثلاً در تفسير ابوالفتوح رازى زياد استعمال شده است.
مرحوم بهار دركتاب سبك شناسى (ج 2 ص 393)، هنگام بحث از كتاب مزبور، در اين باب حدس زده كه چون در حدود خراسان و رى، ذال معجمه (= دال) به

1.ر.ك: زير نويس شماره ۷.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
210

اما آنچه بيش از اين نكته در خور عنايت و شايسته تأمّل است اينكه آيا اين ساخت فعل، آن گونه برخى نيز پيش ازين متذكّر شده اند ۱ استعمال مفرد مخاطب (دوم شخص مفرد) است، به جاى جمع مخاطب (دوم شخص جمع) يا آنكه ساخت مورد نظر، صيغه جمعى است كه تلفظِ خاصّى داشته و در ظاهرِ حروف با مفرد شباهت يافته است؟
داورى در اين باره، كه هركلمه اى در روزگاران گذشته و در مناطق مختلف چگونه تلفظ مى شده، كار آسانى نيست. در ميان آثار برجاى مانده از پيشينيان متونى هم كه دقيقا همه واژه ها را با اعراب ضبط كرده باشند، بسيار اندك است؛ هر چند كه در موارد زياد حتّى اِعرابِ كامل اين گونه متون هم نمى تواند گوياى تلفظ واقعى كلمات، وفى المثل همچون امكانات علمى ضبطِ صدا در روزگار ما، اطمينان بخش باشد.
جست و جو در لهجه ها و گويشها مناطق دست نخورده، گرچه مفيد است، ليكن به دليل تحوّلِ طبيعى زبان و مسير خاص تغييرات هرلهجه، براى بررسى واژه هاى گذشته و داورى صحيح درباره تلفّظ و گونه هاى مختلف آن برهانى قاطع به حساب نتواند آمد. اين است كه هرنظريّه اى هم كه بر اين دو اساس استوار باشد، تنها در حدّ يك نظريه و تا زمانى معتبر خواهد بود كه نقيض آن به اثبات نرسيده است.
با توجه به اين دو ضابطه مورد استناد (اِعراب نسخه ها و استناد به گويشهاى محلى، بخصوص گويشهاى نواحى جنوب خراسان، در مورد ساختِ فعل به صورتى كه مطرح شد و طرز تلفظ و احيانا ضبط آن پيشنهادى به نظر ما رسيده كه به

1.از آن جمله: تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازى، عسكر حقوقى، انتشارات دانشگاه تهران (تهران ۱۳۴۶) ج اول، ص ۱۵۱؛ تفسير قرآن مجيد، مصحّح: جلال متينى (تهران ۱۳۴۹) ج اول، ص هشتاد و يك، پل ميان شعر هجائى و عروضى فارسى، مصحّح: احمد على رجائى، (تهران ۱۳۵۳) نود و هفت؛ ضياءالدين سجادى (مقدمه نويس)، فرهنگ لغات قرآن (مشهد ۱۳۵۵)، ص سى.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 164149
صفحه از 504
پرینت  ارسال به