معرض داورى ارباب تحقيق و خوانندگان نكته سنج گذاشته مى شود.
يكى از متون كهن، كه نشانه هايى از لهجه مؤلف نيز در آن ديده مى شود، ترجمه گونه اى است از بخشى از قرآن مجيد كه با نام گزاره اى از بخشى از قرآن كريم، تفسير شنشقى چند سال پيش چاپ و نشر شده است. ۱ دستنويس منحصر به فرد اين نسخه كه در كتابخانه آستان قدس رضوى به شماره 1771 نگهدارى مى شود و حدود يكصد صفحه از آن عينا در پايان كتاب مزبور به صورت افست آمده، به دقّت اعراب گذارى شده است. در موارد بسيارى كه فعل مورد بحث در آن كتاب نيز به كار آمده، همه جا حرف ما قبلِ «ى» با فتحه مشخّص شده؛ در حالى كه فعلِ دوم شخص مفرد كه از لحاظ شكل حروف با اين ساخت كاملاً يكسان است ـ آنجا كه اعراب گذاشته شده ـ حرف ما قبل «ى» باكسره نموده شده است.
نظر به اينكه اين نظريه سالها پيش در مقدمه كتاب مزبور به اجمال مطرح شده، ابتداء آن اجمال را در اين جا عينا نقل مى كنيم و سپس نكات تازه اى را كه در تأييد آن نظر وتكميل آن به دست آورده ايم، بر آن مى افزاييم:
9. ماقبل «ى» مخفّفِ «يد» ضمير جمع مخاطب مفتوح است؛ (ــَ ى): در اين متن گاهى افعال جمع مذكر مخاطب (دوم شخص جمع در فارسى) به گونه اى ترجمه شده كه به ظاهر با مفرد مذكر مخاطب (دوم شخص مفرد) برابر است؛ مثلاً به جاى«رويد»، «روى» به كار رفته. اين نحوه استعمال البتّه در فارسى بى سابقه نيست؛ مثلاً در تفسير ابوالفتوح رازى زياد استعمال شده است.
مرحوم بهار دركتاب سبك شناسى (ج 2 ص 393)، هنگام بحث از كتاب مزبور، در اين باب حدس زده كه چون در حدود خراسان و رى، ذال معجمه (= دال) به