ابوالفتوح، به اقوال و گفتار مفسّران سده هاى اوّل نيز توجه زيادى كرده و غالبا بدون هيچ اظهار نظرى، گفتار آنان را نقل كرده است. مرحوم شعرانى، دراين زمينه مى نويسد:
«مؤلف اقوال مفسّران معروف، مانند: ابن عباس و قتاده و سدّى و مجاهد و ديگران را نقل كرده و هيچ يك را غالبا ترجيح نداده است، مگر آنكه يكى عام تر باشد و پيوسته گويد: تعميم اولى است؛ يعنى آيه را طورى تفسير كردن كه خاص يك تن و يك قوم و يا واقعه نباشد». ۱
شيوه نگارش و نثر فارسى آن
نثر فارسى تفسير ابوالفتوح، نثرى استوار، لطيف و سودمند است. واژه هاى فارسى سره در اين تفسير، كاربرد عظيمى دارد. تركيبات زيبا، لغات و تعبيرات فراوان، اين تفسير را، يكى از منابع و مراجع زبان فارسى قرار داده است. در اين زمينه، يكى از صاحبنظران مى نويسد:
«روض الجنان از حيث اشتمال بر فوايد لغوى و دستورى و نثر ساده اى كه دارد، حائز اهميت بسيار است. سبك نثر آن، كهنه و مشتمل بر بسيارى از لغات و تعبيرات و تركيباتى است كه در جاى ديگر كمتر مى توان يافت و مخصوصا اثر لهجه رازى، در آن به شدّت ملاحظه مى شود». ۲
مرحوم علاّمه ميرزا ابوالحسن شعرانى، درباره شيوه نگارش و نثر اين تفسير نوشته اند:
«تفسير ابوالفتوح رازى (عليه الرحمه)، از جهت فصاحت لفظ و لطف عبارت، بر همه تفاسير فارسى شيعه رجحان دارد؛ با اينكه مؤلف، اصلاً از نژاد عرب است.