ابوالفتوح رازى مطلبى نقل مى كند كه از جدّش ابو سعيد، كه همچون خودش شيفته خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام بوده است:
«در اخبار امير المؤمنين على عليه السلامروايت كند از رسول صلى الله عليه و آله كه او را پرسيدند كه: يا رسول اللّه ! ما از تو چند بار شنيديم كه گفتى: مريم «بتول» است و فاطمه «بتول» است. بتول چه باشد؟ گفت: بتول از زنان آن باشد كه او را عذر حيض نبود و از سرخى نبيند و مريم وفاطمه چنين اند كه حيض در دختران پيغامبران مكروه باشد. و اين دو خبر از كتابى نقل افتاد كه جدّ من خواجه امام سعيد، ابو سعيد جمع كرد نام آن: الروضة الزهراء فى مناقب فاطمة الزهراء ۱ ».
نيز درجاى ديگر مى نويسد: «شيخ ما رحمهم الله اعنى الشيخ أبا محمد بن عبد الرحمن بن الحسينى الفارسى ثُمَّ الخزاعى گفتى...» ۲ كه نسبت «خزاعى» قطعا نشان دهنده انتساب شيخ است به همين خانواده.
تفسير ابوالفتوح
كتابى است عظيم و تفسيرى است كبير كه در بيست مجلّد فراهم آمده و نخستين تفسيرى است كه به زبان فارسى بر مذاق شيعه در نيمه قرن ششم هجرى (ميان سالهاى 510 ـ 556) تأليف شده است.
اين تفسير بزرگ ازجهات مختلف جامع نكات بسيار مهمّ تفسيرى، لغوى، فقهى روايى و كلامى است و مشتمل بر اشعار عربى و فارسى مى باشد كه از شعراى بزرگ عرب در ادوار نخستين و جاهليّت و بعد مى باشد كه به عنوان استشهاد نقل شده است. در اين تفسير دقايق صرفى و نحوى و اشتقاق لغات و روشنگريهاى بسيار