معانى و اهل اشارات» مى خواند، نزديك مى شود و مباحثى مانند اخلاص، توكل، ذكر، صبر، فقر و صدق را به مذاق آنان طرح مى نمايد. بدين جهات ابوالفتوح در شيوه كار خود معتدل است و در داوريهاى خود سنجيده. ۱
شهر رى زادگاه ابوالفتوح
شهرهاى شيعه نشين ايران در زمان ابوالفتوح و عصر طبرسى، كه دوران زندگى آن دو به يكديگر نزديك است، عبارت بود از: رى، قم، كاشان، سبزوار و مشهد... .
بزرگ ترين اين شهرها و معمورترين آنها «رى» بود كه هرچند در نيمى از آن اهل سنّت و جماعت سكونت داشتند، امّا نيم ديگر كه شيعه نشين بود از همه شهرهاى شيعه نشين ديگر، بزرگ تر و پرجمعيّت تر بود.
شهر رى هشت بازار و پنج دروازه داشت. شيعيان در قرن پنجم و ششم هجرى به تحصيل علوم، به ويژه علوم اسلامى، رغبتى تمام داشتند و تنها در محلّه شيعه نشين شهر رى ده مدرسه بزرگ وجود داشت، به جز از مكتبخانه هاى بسيار كه در حكم دبستانهاى امروز بود.
به طور كلى، شيعه اثناعشرى به هنگام حكومت علويان و آل بويه قدرت و عظمتى يافتند؛ دانشمندان و فقيهان و عالمان و شاعران بنام از ميان آنان برخاستند. لكن چون غزنويان بر روى كار آمدند نسبت بدانان با كمال خشونت و سختى رفتار كردند و اين قوم را جرئت نبود كه به حدود و ثغور غزنويان نزديك شوند.
سلطان محمود غزنوى، كه خود حنفى و اشعرى متعصّبى بود، نسبت به شيعه (يا به قول خودشان رافضى و قرمطى) و اكابر آنها با كمال خشونت و بى حرمتى