ه ) شيوه نگارش و برخى موارد ابدال حروف:
فعل «مه بَر» به جاى «مبر». ۱
«زَوَر» به جاى «زَبَر». ۲
«نه ياوند» به جاى «نيابند». ۳
«آماهيدن» به جاى «آماسيدن». (آماس كردن).
«بپرخيزى» به جاى «بپرهيزى».
«بيران» به جاى «ويران».
«خروه» به جاى «خروس».
«بنجشك» به جاى «گنجشك».
«سُنب» به جاى «سُم».
«كالزار» به جاى «كارزار».
«گاف» به جاى «گاو».
و) اينك برخى از واژه ها و تركيبات خاصّ نويسنده تفسير، كه برخى ظاهراً در گويش محلى به كار مى رفته است و در برخى از فرهنگها فوت شده، در اين جا براى نمونه مى آوريم:
بَخْنَوه: برق. نِزْم: باران نرم (اين لغت در گويش بيرجند به صورت: نِسْم يا نِزم هنوز به كار برده مى شود).
وَككَ: كليه.
مُنج انگبين: زنبول عسل.