301
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

سده 5ق بازيافت؛ اما اين را كه او از قيود و ظروف عربى مانند سواء، عند، انما و اما به جاى معادل فارسى آنها استفاده مى كند، بايد ناشى از سبك واعظانه كلام او دانست. كاربرد ساختهاى عاميانه واژگانى همچون: چفسان (چسبان)، آتش تاغ (داغ)، بيران (ويران)، دختره (دخترك)، كال زار (كارزار) و...
ظاهراً گوياى شفاهى بودن اصل برخى از بخشهاى تفسير در قالب مجلس گويى است. از خصوصيات ديگر نثر و بيان ابوالفتوح كاربرد مكرر افعالى است با افزونه «ها» در آغاز، مثل هازدن، هاشدن، هاگرفتن كه جزء ويژگيهاى لهجه اى رى، سمنان، دامغان و طبرستان بوده و هنوز در برخى از اين نواحى باقى مانده است و مؤيد ديگرى است بر آميختگى زبان شيخ با زبان مردم و كاربردهاى شفاهى ايشان. با آنكه تنه اصلى تفسير را بايد برگرفته از مجالس و امالى مؤلف دانست، اما در جاى جاى آن آثار بازنويسى ديده مى شود و در چنين مواردى است كه گاه زبان ابوالفتوح به صنايع ادبى، البته در حدى طبيعى و غير متكلف و بيشتر در حوزه سجع و جناس آراسته مى شود.
نخستين بار ملك الشعراى صبورى به يارى ملا داوود ملاباشى و به فرمان شاهزاده محمدتقى ميرزا ركن الدوله به تصحيح تفسير ابوالفتوح مشغول شد؛ اما آن را ادامه نداد و دنباله كار را ملا داوود گرفت و به اين ترتيب دو مجلد از تفسير در عهد مظفرالدين شاه در 1323ق منتشر شد. چاپ دنباله آن سالها به تعويق افتاد؛ تا آنكه به دستور على اصغر حكمت و با همت نصراللّه تقوى با انتشار سه جلد ديگر آن در سالهاى 1313 تا 1315ش، چاپ آن با مؤخره محمد قزوينى به پايان رسيد. همين چاپ يك بار ديگر با تصحيح و حواشى مهدى الهى قمشه اى در 1320 ـ 1322ش و آخر بار با تصحيح و حواشى ميرزا ابوالحسن شعرانى در 1382ق انتشار يافته است. وجه مشترك اين چاپها آن است كه از روى نسخه اى واحد صورت گرفته و تقريباً با هيچ نسخه اى مقابله نشده است. آخرين دوره چاپ تفسير، كه بنا به


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
300

چون: ترجمه تفسير طبرى و تفسير سورآبادى را مى توان سراغ كرد. به همراه شما خوانندگان عزيز بخش آخر اين نوشتار را مرور مى كنيم.
روض الجنان اصولاً تفسيرى است با سبك واعظانه. اين خصلت و نيز جامعيتى كه ابوالفتوح در كار خود به آن توجه داشته، اصلى ترين ويژگيهاى محتوايى تفسير وى را مى سازند. ابوالفتوح بخش بزرگى از كتاب را به بيان احكام فقهى مورد نياز مخاطبان خود اختصاص داده است. اين نيز كه ابوالفتوح كمتر به مباحث كلامى پرداخته و چون در آن وارد شده، به مباحثى چون: جبر و اختيار، قضا و قدر، گناهان، شفاعت، ايمان و كفر، ثواب و عقاب، سئوال و جواب در گور توجه كرده، احتمالاً براى رعايت حال و نياز همين مخاطبان عامه و فارسى خوان بوده است. خصلت شيعى تفسير ابوالفتوح و شهرت آن باعث مى شد كه برخى مخالفان شيعه مطالب آن را در جهت مقاصد خود به نحو نادرستى گزارش كنند، چنان كه صاحب فضائح الروافض به تفسير او مطالبى نسبت داده كه قزوينى رازى به پاسخگويى و دفاع از آن پرداخته است.
آن گونه كه افندى از تفسير ابوالفتوح استنباط كرده، وى به تصوف و كلام صوفيان نيز گرايش داشته است؛ چنان كه شيوه واعظانه نيز در تفسير او مشاهده مى شود. در واقع مؤلف گاهى در تفسير آيات به مشرب عرفاء و صوفيه كه آنان را اهل معانى و اهل اشارت مى خواند ـ رفتار كرده و مباحثى را درباره اخلاص، توكل، ذكر، صبر، فقر و صدق به مذاق آنان آورده است. از لحاظ سبك، تفسير ابوالفتوح كاملاً به كتب سده 5ق/11م شباهت دارد و نثر آن، به ويژه در هنگام نقل قصص، از طراز نثر مرسل شمرده مى شود. تنها شيوه اى كه ويژه تفسير مى توان محسوب كرد، مفرد آوردن فعل براى جمع مخاطب است كه در برخى كتابهاى آن دوره گاه به گاه وجود دارد؛ ولى در تفسير ابوالفتوح صفحه اى از آن خالى نيست. ديگر كاربرد صورتى از فعل جمع اول شخص همچون «كردمانى» است كه سابقه آن را هم مى توان در كتب

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 163790
صفحه از 504
پرینت  ارسال به