307
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

سورآبادى يا ترجمه تفسير طبرى دانست و وى را ادامه دهنده تفسيرهاى قصّه گو شمرد. تفسير شيخ ابوالفتوح خصلتى واعظانه دارد و همچنين داراى جامعيّتى است كه با واعظانگى آن بى پيوند نيست. گاه نيز اندكك صِبْغَتى صوفيانه پذيرفته است. نثر اين تفسير از نمونه هاى ممتاز نثر مُرسَل فارسى، و داراى ويژگيهاى واژگانى و دستورى است كه سخت خوراى رويكرد زبانشناسان و اديبان مى باشد.
چاپ اقدم تفسير ابوالفتوح همان است كه در سالهاى 1323ق و 1313 ـ 1315ش منتشر گرديده است و پَسگفتارى پژوهشيانه به قلم علامه قزوينى دارد. دو چاپ كامل ديگر نيز پس از اين چاپ آراسته و منتشر گرديده: يكى به كوشش مرحوم آية اللّه شيخ مهدى الهى قمشه اى و ديگر به تصحيح و حواشى مرحوم علامه ميرزا ابوالحسن شعرانى.
دقيق ترين و محقّقانه ترين تصحيح موجود اين كتاب، همان است كه بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، تاكنون بيشترينه مجلّدات آن را منتشر نموده و باقى را آماده عرضه مى سازد. مصحّحان اين طبع ـ كه بنا بر سنّت و بخشبندى خودِ ابوالفتوح در بيست مجلّد ترتيب يافته است ـ آقايان دكتر محمّد جعفر ياحقّى و دكتر محمّد مهدى ناصح هستند.
منابع: روض الجنان و رَوح الجَنان فى تفسير القرآن، حسين بن على بن محمد بن احمد الخُزاعى النيشابورى، به كوشش و تصحيح دكتر محمدجعفر ياحقّى و دكتر محمد مهدى ناصح، ج 1 و مجلّدات ديگر، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى؛ تفسير روح الجنان و روح الجنان، جمال الدّين شيخ ابوالفتوح رازى، تصحيح و حواشى: حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى، ج 1ـ12، كتابفروشى اسلاميّه؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 6، مقاله «ابوالفتوح رازى». نيز ابوالفتوح رازى


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
306

دو سَنَد در اختيار قرار گيرد، تاريخ تأليف را ميان سالهاى 510 ـ 556 تعيين كرده بود؛ اينك با اين دو سند، مى توان دايره زمانى را از سوى نهايت نزديك تر آورد و تنگ تر كرد. تفسير شيخ ابوالفتوح ـ چنان كه بيامد ـ در بيست جلد نگارش يافته و از مفصل ترين تفاسير موجود فارسى است. اين اثر از همان اوايل با اقبال فراوان روبه رو شد؛ و گزارش صاحب نقض و كثرت نسبى دستنوشته ها و تأثّر عالمان شيعى از اين اثر گواههايى است، از براى اين مدّعا.
كاميابى شيخ در تفسيرنگارى چندان است كه برخى تفسير شيخ ابوالفتوح را، روى هم رفته، بر تفاسير بزرگى چون تبيان و مجمع البيان ترجيح مى دهند. ترديدى نيست كه اگر تفسير ابوالفتوح به تازى نگاشته شده بود، آوازه اى بس بلندتر از آنچه دارد، مى يافت. البتّه ابوالفتوح قصد داشته تفسيرى نيز به تازى بنگارد، حال اينكه آيا وى به كام خويش رسيده يا نه، بر ما پوشيده است. ابوالفتوح از تبيان شيخ طوسى در تفسيرش بهره گرفته، ولى ظاهراً از كار امين الاسلام طبرسى، صاحب مجمع البيان، اطّلاعى نداشته است. چه ابوالفتوح و چه طبرسى به نقل آراى مفسّران سنّى هم اهتمام ورزيده اند و در كنار منابع ناب شيعى، گفته هاى مفسّرانى چون قتاده و سُدّى را هم نقل مى نمايند. با اين همه نبايد پنداشت ابوالفتوح در طرح ناهمسانيهاى كلامى و فقهى شيعه و اهل سنّت كوتاهى نموده، بلكه با رويكرد گسترده به آراء و روشنگريهاى تفسيرى اهل بيت (صلواتُ اللّه عليهم) و با توجّه به ديدگاههاى فقهى و كلامى شيعه به تفسير دست مى يازد و بنابر ضرورت از آنها دفاع مى كند و همچنين به ذكر فضايل اهل بيت عليهم السلام مى پردازد. طبرسى نيز به پاسدارى حريم تشيّع كوشيده است. فى الجمله، اينان نمودار نوعى برخورد تفاهم طَلَب با دسته هاى عقيدتى مختلف اسلامى اند. ابوالفتوح اگر چه به نقل قصص در تفسيرش عنايت داشته، نمى توان كمّ و كيف اين اهتمام را همانند اين كمّ و كيف در تفسير

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 150896
صفحه از 504
پرینت  ارسال به