عكس آنچه بدان اشاره نموديم نيز قابل ذكر است. ترجمه هايى كه براى بار نخست به صورت نفيسى به چاپ رسيده است، متأسفانه مانعى براى معرفى عمومى ترجمه بوده است. اين آثار، در چاپهايى كه به صورت معمولى به چاپ رسيده اند، از تيراژ بسيار بالايى برخوردار بوده اند.
نقد ترجمه ها
در ميان آثار عرضه شده، ترجمه هايى با نقدهاى بسيار روبه رو شدند و گروهى از ترجمه ها نيز با سر و صدا به بازار عرضه گرديد. وجود نقادان منصف مى تواند گامهاى ارزنده اى در اين راه منظور گردد؛ هر چند مدتى است متأسفانه ميزان نقدهاى انجام شده بر ترجمه هاى قرآن بسيار كمتر است. اين در حالى است كه با وجود كثرت ترجمه ها بايد عكس اين اتفاق رخ مى داد. با عنايت به ورود گروهى كه حرفه اصلى آنان ترجمه نيست و گاهى در زبان مبدأ و گاهى در زبان مقصد مشكل دارند، اينان گاه ترجمه هاى زيباى فارسى همانند ترجمه نوبت اول تفسير كشف الاسرار را به فراموشى سپرده اند. اهميت نقد ترجمه ها حائز اهميت است و در اين ميان، توجه نويسندگان پايان نامه هاى دانشجويى و انتشار مجلات تخصصى در حوزه علوم قرآن و مخصوصا ترجمه چشم اندازهاى مثبت اين راه است.
نقش استاد بهاءالدين خرمشاهى در رونق بازار نقد ترجمه هاى قرآن بسيار حائز اهميت مى باشد. ايشان خود بر ترجمه هاى آقايان خواجوى، آيتى، جلال الدين فارسى، مرحوم الهى قمشه اى و بهبودى نقد نوشته اند. اميد است دغدغه هاى وى در اين خصوص بيش از گذشته باشد.
سال 1380، سال انتشار ترجمه هاى قرآن
در سال 1380 شاهد انتشار پنج ترجمه كامل از قرآن كريم بوده ايم كه سالى بس فرخنده جلوه مى نمايد. هر يك از آثار منتشر شده در اين سال خود محل بحثى بسيار مفصل دارد. همان گونه كه اشاره رفت، دو ترجمه همزمان (فارسى و