323
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

وعده تأليف تفسير عربى را داده، ولى هيچ وقت از عالم قوه به حيّز فعل نيامده است. شايان به ذكر است: چنانچه مفسر تفسيرى هم به زبان عربى نگاشته باشد، اين تفسير عربى تا عصر حاضر از كتب مفقوده شيعه مى باشد. تاريخ تأليف تفسير روض الجنان ما بين سالهاى 515 تا 545 ق است. اين تفسير از آغاز تأليف مورد توجه فريقين سنى و شيعه بوده و از شهرت عظيم برخوردار شده است و فخرالدين رازى (544 ـ 606ق) هنگام تأليف تفسير مفاتيح الغيب از اين تفسير بهره بسيار گرفته است. عبدالجليل قزوينى، كه كتاب خود النّقض را در فاصله اى كم پس از تأليف اين تفسير نگاشته، در اين باب چنين مى نويسد:
«... اگر شيعه اماميه خواهند كه از مفسران خود لافى زنند، از جماعتى نامعتبر و نامعروف نزنند كه خواجه آورده است؛ از تفسير محمد باقر عليه السلام لاف زنند و از قول جعفر طوسى و تفسير شيخ محمد فتّال و تفسير خواجه بوعلى طبرسى و تفسير شيخ جمال الدين بوالفتوح رازى رحمهم الله و غيرهم كه همه خبير و عالم بوده اند؛ اوليان همه معصوم، و آخريان همه عالم و امين و معتمد... (النقض، 304)».
و اين دليل است بر اينكه اين تفسير از آغاز تأليف آوازه بلندى داشته و از شهرت بسزايى برخوردار بوده است. قاضى نوراللّه شوشترى در مجالس المؤمنين (ج 1، ص 490) آن را چنين ستوده است:
«... و بالجمله مآثر فضل و مساعى جميله او در تفسير كتاب كريم و ابطال تأويلات سقيم و مخالفان لئيم و تعنفات نامستقيم مبتدعان رجيم، بر همگى مخفى نيست. از تفسير فارسى او ظاهر مى شود كه معاصر صاحب كشاف بوده و بعضى از اشعار كشاف به او رسيده، اما كشاف به نظر او نرسيده و اين تفسير فارسى او در وثاقت تحرير و عذوبت تقرير و دقت نظر، بى نظير است. فخرالدين رازى اساس تفسير كبير خود را از آنجا اقتباس نموده و جهت دفع انتحال، بعضى از تشكيكات خود را بر آن افزود. در مطاوى اين مجالس پرنور شطرى از روايات و لطايف نكات و


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
322

از نظر جنبه كلامى اين تفسير، معتدل و متوسط است شبيه به تفسير طبرى، و هرگز به اندازه تفسير التبيان طوسى و مجمع البيان شيخ طبرسى و تفسير زمخشرى و فخر رازى بحثهاى كلامى ندارد. چون مفسر از خطباء و وعاظ برجسته و مشهور عصر خويش بوده، همانند منبريان زبردست به جهات و جوانب مختلف آيات اشاره دارد. جنبه شيعى در اين تفسير قوى تر از مجمع البيان و التبيان مشاهده مى گردد. همچنين در اخلاق و زهد و آداب از اقوال مشايخ صوفيه و عرفا بسيار مى آورد. و در زمينه حكايات و قصص انبياء بدون نقادى از كتاب عرائس ثعلبى، كه پر از اسرائيليات و گزاف گويى است، نقل مى كند و در بحث از مسائل فقهى ذيل آيات احكام به مسائل شرعيه و حكم آيه مى پردازد. و نيز در موارد اختلاف، اقوال گوناگون را ذكر مى كند. سپس نظر خويش را به صورتى مستدل بيان مى دارد. مفسر در مقدمه خويش بر اين تفسير مى نويسد:
«پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تديُّن اقتراح كردند كه در اين باب جمعى بايد كردن، چه اصحاب ما را تفسيرى نيست مشتمل بر اين انواع، واجب ديدم اجابت كردن ايشان و وعده دادن به دو تفسير: يكى به پارسى و يكى به تازى، جز كه پارسى مقدم شد بر تازى؛ براى آنكه طالبان اين بيشتر بودند و فايده هر كسى بدو عام تر بود و اين كتاب ان شاءاللّه از ميانه اطناب و اختصار بود؛ اطنابى كه مملّ نباشد و اختصارى كه مخلّ نباشد...».
شيخ آقا بزرگ تهرانى در الذريعة و سايرين احتمال داده اند گفتار مفسر كه از «... دو تفسير يكى به پارسى و يكى به تازى...» سخن مى گويد، تفسير عربى اش همان بيست مجلد باشد كه شاگردش منتجب الدين در كتاب خود الفهرست ياد كرده است؛ ولى علامه قزوينى در تحقيقات مفصل خود، كه در آخر طبع اين تفسير (1315ق) چاپ گرديده، فهرستى از انتهاى مجلدات بيست گانه تقسيم اصلى مؤلف را به دست داده است و مى نويسد: ظاهرا گرچه در ديباچه تفسير حاضر

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 164413
صفحه از 504
پرینت  ارسال به