327
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

و مشخص، كه احتمالاً متعلق به گويش قديم رى باشد، در كتاب ديده مى شود كه از نظر زبانشناسى اهميت دارد (يا حقى، 1363 ش، ص 9 ـ 25؛ ساغروانيان، ص 82 ـ 90).
تفسير روض الجنان نزديك به دويست سال تفسيرنويسى فارسى و نزديك به پانصد سال تفسير نويسى عربى را پشت سر دارد. بنابراين طبيعى است كه از منابع تفسير پيش از خود سود برده باشد. با اين حال، كوچك ترين نشانه اى حاكى از استفاده او از تفاسير فارسى پيش از خود از قبيل ترجمه تفسير طبرى، تاج التراجم، سورآبادى، قرآن پاك، تفسير قرآن مجيد معروف به تفسير كيمبريج، در دست نيست. شايد او با وجود ميراث تفاسير عربى، خود را از رجوع به تفسيرهاى فارسى بى نياز مى ديده است. ابوالفتوح رازى از تفاسير فارسى و عربى زمان خود نامى نبرده است؛ فقط چندين بار از زمخشرى مؤلف الكشاف عن حقايق التنزيل با احترام ياد كرده و اشعارى از او نقل كرده، اما از كشاف نامى نبرده است. نشانه هايى چون تصريح به نام و نقل آشكار مطالب، استفاده ابوالفتوح رازى از اهمّ تفسيرهاى عربى پيشين اعم از شيعه و سنى را اثبات مى كند. او در تفسير خود از بسيارى مفسران پيشين، از قبيل امام حسن عسكرى عليه السلام، ابوالقاسم كعبى، ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى، ابوعلى جبايى و پسرش ابوهاشم جبايى، ابوبكر اصمّ، ابوالحسن رُمّانى، زجّاج، حسين بن فضل بجلى، ابواسحاق ثعلبى، فتّال نيشابورى و به ويژه محمد بن جرير طبرى، نام برده و از تفسيرهاى آنان و به طور خاص از تفسير طبرى استفاده كرده است (ابوالفتوح رازى، جاهاى متعدد؛ ياحقى، 1369 ش، ص 327 ـ 332).
ابوالفتوح هنگام بحث فقهى و كلامى در آيات، اقوال مفسران اهل سنت را تقريبا با بى طرفى كامل ذكر كرده و نظر خود را بر مبناى فقه و كلام شيعه، تحت عنوان «مذهب ما»، بيان داشته است تفسير ابوالفتوح در ميان امّهات تفاسير شيعى پيشين، حتى در مباحث لغوى و معانى واژه هاى قرآنى و استشهاد به اشعار عربى، با التبيان


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
326

شيوه تنظيم تفسير ابوالفتوح رازى اصولاً كلامى ـ روايى است، اما از آن جا كه بر جنبه هاى ادبى واژه هاى قرآنى مانند مباحث لغوى و زبانى و استشهاد به اشعار عربى براى روشن شدن معانى كلمات و جنبه هاى صرف و نحوى نيز تأكيد دارد، خصوصيت ادبى را هم مى توان بر آن افزود. روش كار مؤلف، پس از ذكر مقدمه اى كوتاه در معانى و اقسام قرآن و بحثى در معناى تفسير و تأويل و استعاذه، اين است كه آيه يا آياتى از هر سوره را به ترتيب، از فاتحه تا ناس، آورده و به صورت زيرنويس و لفظ به لفظ به فارسى استوار و پاكيزه اى ترجمه كرده است. آن گاه از ابتدا، پس از ذكر بخشهاى كوتاهى از آيات، به تفسير و شرح لغوى و صرفى و نحوى و فقهى و كلامى آن پرداخته و در هر مورد، اقوال و آراى مفسران و نحويان و لغويان و فقها و متكلمان را با استفاده از منابع متقدم ذكر كرده است. اشاره هاى تاريخى و قصص و حكايات و تمثيلات و مباحث فقهى نيز در كتاب آمده است. مباحث تكرارى در آيات به موارد قبلى ارجاع شده است و خود مؤلف نيز به اين نكته اشاره دارد (ج 1، ص 159). مباحث ذوقى و ادبى و عرفانى هم بيش و كم در خلال بخشهاى تفسيرى مطرح شده است.
زبان تفسير، چه در بخشهاى ترجمه و چه در بخشهاى تفسيرى، استوار و ادبى و در عين حال ساده است و جز در بخشهاى اندكى از مقدمه و پاره اى مباحث ذوقى و عرفانى، از شيوه نثر مرسل پيروى مى كند. ترجمه آيات در نسخه هاى كهن يا نزديك به زمان مؤلف، اصيل و حاوى مفردات و تعبيرات كهن و لهجه اى است و از جهات متعدد زبانى با زيرنويس آيات در ترجمه تفسير طبرى قابل مقايسه است (ناصح، ص 303 ـ 311). اما اين ترجمه ها در نسخه هاى متأخر، به ويژه از سده هاى نهم و دهم به بعد، دستخوش تغيير و تحريف شده و به نثر و زبان روزگار كاتبان نزديك گرديده است. جنبه هاى ادبى و زبانى تفسير ابوالفتوح از جهات متعدد سزاوار توجه است (حقوقى، ج 2، ص 100 ـ 125). برخى مختصات زبانى و گويشى كم نظير

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 163525
صفحه از 504
پرینت  ارسال به