335
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

رساله حسنيّه: حسنيه نام كنيزى بوده در زمان هارون الرشيد كه با علماء، مباحثه و حقانيّت شيعه را اثبات مى كند. اين رساله فارسى است.
شرح شهاب الأخبار: شهاب الأخبار تأليف قاضى خزاعى، از علماى سنّى سده پنجم كه حاوى نهصد خبر از پيامبر صلى الله عليه و آله است. افراد زيادى آن را شرح كرده اند؛ از جمله ابوالفتوح رازى. البته تأليف مهمّ او، كتاب تفسيرش مى باشد.
اين تفسير، علاوه بر اينكه از حيث تفسيرى مثل مجمع البيان و تبيان ارزنده است، از حيث ادبيات فارسى هم خيلى مورد توجه است و از منابع و مصادر ادبيات فارسى به شمار مى آيد. تمام اهل ادب فارسى قبول دارند كه اين تفسير از متون قابل ملاحظه و اعتماد است. تمام مطالب تفاسير مشابه خود را دارد، با اين ويژگى كه به زبان فارسى است و اين امتياز بزرگى است و از اين حيث بسيار ارزش دارد.
در اينجا مقدارى از مقدمه اين تفسير را مى آوريم: «سپاس خداى را كه بردارنده اين ايوان است و گسترنده اين شادروان، و آراينده آن به آفتاب و ماه و ستارگان... و دارنده اين پيغمبران و امامان است.
و درود بر رسول او كه سيّد پيغمبران و ختم مرسلان است و ... امّا بعد؛ بدان كه قديم (جل جلاله) از غايت كرم او بر بندگان و حسن نظر او به خلقان در هر وقتى و حينى و عصرى ايشان را فرو نگذاشته از انواع الطاف. و از جمله الطاف يكى بعث رسل است و يكى انزال كتب... و كتاب ما را بهترين كتاب ها كرد و آن را به فصيح ترين و شريف ترين و فراخ ترين لغتها فرو فرستاد و آن لغت عرب است، آن گه آن را مجمع علوم كرد... .
پس چاره نباشد آن را كه تعاطى اين علوم كند و خواهد كه در تفسير تصنيفى كند از آنكه از همه علوم كه اين كتاب عزيز متضمّن آن است آن را و مشتمل است بر آن با بهره باشد خصوصاً علم ادب و اطلاع بر تركيبات كلام عرب و علومى كه منسوب


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
334

راجع به تاريخ تولّد و وفات او مدركى در دست نيست. محمّد خان قزوينى، كه مقدمه اى بر چاپ اوّل تفسير ابوالفتوح نوشته است، با قرائنى مى گويد كه وى از علماى قرن ششم بوده است.
و نسخه اى از جلد شانزدهم تفسير ابوالفتوح در دست هست كه تحرير سال 556 است، و نسخه ديگر از جلد يازدهم كه از روى نسخه مورخ 533 نوشته شده است و نسخه اى از جلد آخر مورخ 557. پس معلوم مى شود تأليف كتاب قبل از اين تاريخها بوده است.
در تاريخ 552 به يكى از علماء اجازه روايت داده است. پس در اين سال زنده بوده است.
ابتداء در حجاز بوده و بعد به خراسان و نيشابور آمده و اواخر را در رى گذراند. از اين رو، گفته مى شود: ابوالفتوح رازى نيشابورى. صاحب كتاب تاريخ اصفهان، كه معاصر او بود، مى گويد: من در رى بودم كه ايشان از دنيا رفتند.
قبرشان در رى در كنار حرم حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام است. صاحب كتاب نزهة القلوب، كه از قرن هشتم است، در كتاب خود ـ كه يك كتاب جغرافيايى است و نام شهرها و بخشها را به ترتيب حروف الفباء ياد مى كند و توضيحاتى مى دهد ـ به شهر رى كه رسيده، گفته است: يكى از افرادى كه در اين شهر مدفون هستند، ابوالفتوح رازى است.
سه كتاب ديگر هم به او نسبت داده شده است: رساله يوحنّا، رساله حسنيّه، شرح شهاب الأخبار.
رساله يوحنّا حاوى يك مناظره است براى اثبات مذهب حق. در اين كتاب اين طور طرح شده است كه يوحنّا نامى، نصرانى بوده و دنبال اين بوده كه مسلمانان چه مى گويند و چند فرقه هستند. در نهايت، به اين نتيجه مى رسد كه شيعه بر حق است و مسلمان و شيعه مى شود. اين رساله عربى است.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 164393
صفحه از 504
پرینت  ارسال به