برگ 187 ب آنكه جاى آن است، ديده نمى شود.
اين نسخه ما در متن هم با نسخه هاى شهاب الاخبار ش 5/502 و 1075، يكى نمى باشد و نسخه ديگرى از شهاب در آن گزارش شده است.
اين نسخه ما ترجمه و گزارش هر دو است و خبرهايى مرسل به پارسى يا تازى در ميانه گزارش در آن آمده است.
در دنبال گزارش «القرآن غنى لا فقر بعده و لاغنى دونه» از سوره حمد به روش اخبارى شيعى تفسير مى كند و سپس خواص و فضائل سوره هاى قرآن را از روى خبرهاى شيعى مى آورد (گ 45 ب ـ 58 الف)؛ در همين جا (گ 56 ب) دارد: «و خواجه ابوجعفر طوسى رحمه الله در نهايتشان آورده است كه «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ» و «لاِءِيلافِ» را يك سوره خوانند و همچنين «وَ الضُّحى» و «أَ لَمْ نَشْرَحْ» ».
در گزارش «الانبياء قادة و الفقهاء سادة و مجالستهم زيادة» اين شعر را آورد (68 الف):
هر آن كو زاغ باشد رهنمايشبه گورستان بود همواره جايش
[1443] اين نسخه به خط نستعليق و متن حديثها به نسخ و زير خط سرخ مى باشد و از آغاز و انجام كم دارد و متن آن برابر است با گ 3 ب ـ 47 ب ش 1075 و گ 242 الف ـ 274 الف ش 5/502 و چنين است.
آغاز: (الدين) يعنى واجب دعا راست حضرت رسول... فرمايد كه عظيم ترين گناهان از پس كباير آن است كه بنده از دنيا برود و بر گردنش وام بود و چيزى نماند كه به وام بدهند درباره حديث «الدين شين الدين»
انجام: «إنّ روح القدس نفت فى روعى ان نفساً لن تموت حتى تستكمل رزقها فاتقوا اللّه و أجملوا فى الطلب». با من گفت كه هيچ نفس بنميرد تا روزى خود تمام نخورد. از خدا بترسيد و طلب دنيا نيكو بر وجهى مكنيد كه در شريعت حرام بود و