377
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

برگ 187 ب آنكه جاى آن است، ديده نمى شود.
اين نسخه ما در متن هم با نسخه هاى شهاب الاخبار ش 5/502 و 1075، يكى نمى باشد و نسخه ديگرى از شهاب در آن گزارش شده است.
اين نسخه ما ترجمه و گزارش هر دو است و خبرهايى مرسل به پارسى يا تازى در ميانه گزارش در آن آمده است.
در دنبال گزارش «القرآن غنى لا فقر بعده و لاغنى دونه» از سوره حمد به روش اخبارى شيعى تفسير مى كند و سپس خواص و فضائل سوره هاى قرآن را از روى خبرهاى شيعى مى آورد (گ 45 ب ـ 58 الف)؛ در همين جا (گ 56 ب) دارد: «و خواجه ابوجعفر طوسى رحمه الله در نهايتشان آورده است كه «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ» و «لاِءِيلافِ» را يك سوره خوانند و همچنين «وَ الضُّحى» و «أَ لَمْ نَشْرَحْ» ».
در گزارش «الانبياء قادة و الفقهاء سادة و مجالستهم زيادة» اين شعر را آورد (68 الف):

هر آن كو زاغ باشد رهنمايشبه گورستان بود همواره جايش
[1443] اين نسخه به خط نستعليق و متن حديثها به نسخ و زير خط سرخ مى باشد و از آغاز و انجام كم دارد و متن آن برابر است با گ 3 ب ـ 47 ب ش 1075 و گ 242 الف ـ 274 الف ش 5/502 و چنين است.
آغاز: (الدين) يعنى واجب دعا راست حضرت رسول... فرمايد كه عظيم ترين گناهان از پس كباير آن است كه بنده از دنيا برود و بر گردنش وام بود و چيزى نماند كه به وام بدهند درباره حديث «الدين شين الدين»
انجام: «إنّ روح القدس نفت فى روعى ان نفساً لن تموت حتى تستكمل رزقها فاتقوا اللّه و أجملوا فى الطلب». با من گفت كه هيچ نفس بنميرد تا روزى خود تمام نخورد. از خدا بترسيد و طلب دنيا نيكو بر وجهى مكنيد كه در شريعت حرام بود و


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
376

اين كتاب را، چنان كه قمى در فهرست خود مى گويد، با تفسيرش نزد او خوانده و از آن به همين نام ياد كرد و نگفت به كدام زبان است؛ چنان كه تفسيرش را هم نگفت به چه زبان است. ابن شهر آشوب از آن به نام شرح الشهاب ياد كرده و نمى گويد فارسى است يا تازى، با اينكه تفسيرش را مى نويسد، به پارسى است. در النقض (ص 51) دارد: شرح الشهاب النبوى در مجالس المؤمنين از اين گزارش ياد نشده است.
گذشته از دانشمندان سنى، كه در مستدرك و كشف الظنون (ج 2، ص 71) ياد شده، تنى چند از فرزانگان شيعى نيز به گزارش اين كتاب پرداختند:
1. سيد ضياءالدين فضل اللّه بن على بن على بن عبيداللّه حسنى راوندى كاشانى به نام ضوءالشهاب فى شرح الشهاب (فهرست قمى، ص 10؛ و روضات، ص 445 و 492) كه در بحار بسيارى از آن آورده شد.
2. افضل الدين شيخ حسن بن على بن احمد ماهابادى استاد استاد منتجب الدين كه شرح الشهاب دارد (قمى، ص 5؛ روضات، ص 171 و 445).
3. برهان الدين ابوالحرث محمد بن ابى الخير على بن ابى سليمان ظفر حمدانى قزوينى كه شرح الشهاب دارد (قمى، ص 11، و روضات 455).
4. قطب الدين سعيد بن هبه اللّه راوندى (م 573) كه ضياءالشهاب فى شرح الشهاب دارد. (قمى، ص 7؛ ابن شهر آشوب، ص 48؛ روضات، ص 445).
5. ابوالفتوح رازى، به نام روح الاحباب و روح الالباب (مستدرك، ج 3، ص 367) در نامه اى كه شاگرد مجلسى بدو مى نويسد، دارد: شروح الشيخ ابى الفتوح المفسر على كتاب شهاب الاخبار (ص 174، اجازات بحار).
اين نسخه ما به گواهى صفحه عنوان همين روح الاحباب رازى بايد باشد، مگر اينكه در مستدرك (ج 3، ص 487) از رياض سخنى از رازى در روح الاحباب در دنبال گزارش «ان اللّه ليؤيد هذاالدين بالرجل الفاجر» آورده شده كه در نسخه ما در

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 150977
صفحه از 504
پرینت  ارسال به