391
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

و حاجى خليفه در آغاز همين كلام خود تصريح كرده كه قاضى قضاعى شافعى مذهب بوده است.
علامه مجلسى رحمه الله در بحار گفته: اگر چه كتاب شهاب الاخبار از مؤلفات علماى عامه است، ليكن اكثر فقرات آن در خطب و اخبار مرويه از طرق شيعه مذكور است و بدين جهت علماى ما بر آن اعتماد كرده و به شرح آن پرداخته اند. منتجب الدين در فهرست خود گفته: سيد فخرالدين شميله ۱ بن محمد بن هاشم حسينى، عالمى است صالح كتاب شهاب قاضى ابوعبداللّه محمد بن سلامة بن جعفر قضاعى را براى ما روايت كرد از مؤلف آنكه قاضى نامبرده باشد.
مى توان از امور ذيل استشمام تشيع قاضى قضاعى را كرد: 1. كثرت توجه علماى ماست بر كتاب او و اعتناء و اعتماد ايشان بر آن. و اين اقبال از بزرگان شيعه درباره كتب مذهبى بر آثار مخالفان خود معهود نيست؛ چنان كه بر آشنايان سيره ايشان پوشيده نيست.
2. در خطبه كتاب بعد از ذكر آل پيغمبر درباره ايشان گفته: «اذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهيرا» و ازواج پيغمبر و صحابه وى را بر آل عطف نكرده

1.ابن حجر عسقلانى در لسان الميزان (ج ۳، ص ۱۵۴) وى را چنين معرفى كرده است: «شميلة بن محمد بن جعفر بن محمد بن أبى هاشم العلوى الحسنى المكى من أولاد أمراء مكّة قال السمعانى: كان يذكر أنه سمع الشهاب من القضاعى فقال: أنفذنى أبى إلى مصر رهنا عندالمستنصر سنة سبع و أربعين و سمعت الشهاب و أظهر نسخة فيها سماعه من القضاعى بخطّ ابنه كتبه عليها ظلمة و تخليط و فيها سمع منى ثم قال فى آخر الطبقة: و كتبه عبداللّه بن محمد بن جعفر القضاعى فهذا خطّ ابن القضاعى فلعله سمعه من هذا عن المؤلف، قلت: تأخر و كتب عنه عبدالخالق بن اسد». انتهى. و هو أخو أمير مكّة قاسم بن محمد و قد كتب عنه ابوبكر بن كامل و أجاز لمحمد بن أسعد الحرانى قال ابن السمعانى: سافر و اغترب و دخل خراسان و سألته عن مولده فقال فى سنة ۳۶ و كذا قال عبدالخالق بن اسد و ذكر أنه سمع من كريمة و له أربع سنين و عاش مائة سنة و نيّفا فانه حدث سنة خمس و اربعين و خمسمائة (تا آخر گفتار او).


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
390

و از علماى عامّه نيز چند تن را نام مى بريم:
حاجى خليفه در كشف الظنون گفته:
شيخ نجم الدين غيطى محمد بن احمد اسكندرى (م 984) آن را تلخيص كرده و امام حسن بن محمد صغانى به اصلاح آن پرداخته و به نام كشف الحجاب عن احاديث الشهاب ناميده و علاماتى براى صحيح و ضعيف و مرسل گذاشته و آن را، مانند كتاب المشارق بر ابواب مرتب مبوب كرده است و ابن الاثير در كتاب المثل السائر گفته است كه: لازم است كه كاتب فقيه اين كتاب را مطالعه كند و نيز اين شخص كتابى دارد به نام ضوء الشهاب.
و ابوالمظفر محمد بن اسعد معروف به ابن الحكيم الحنفى (م 567) به شرح آن پرداخته است.
و شيخ عبدالرحيم مناوى آن را به طريق شرح مزج شرح كرده و رفع النقاب عن كتاب الشهاب ناميده، ليكن امينى شامى در ترجمه او گفته كه او كتاب شهاب قاضى قضاعى را مرتب ساخته و شرح كرده و امعان الطلاب بشرح ترتيب الشهاب نام گذارده است و نيز او به ترتيب احاديث آن كتاب پرداخته است، مانند جامع صغير و رموز آن.
و از شروح آن حلّ الشهاب است كه شارح آن يكى از علماى عامه است و اول آن اين است، «الحمدللّه الذى جعل سنة نبيه مشكوة لاقتباس أنوار الرشد و الهدى» (تا آخر).
و ابن وحشى محمد بن الحسين الموصلى نيز به شرح آن پرداخته است و اين شرح را شيخ ابراهيم بن عبدالرحمن الوادياشى (م 570) مختصر كرده است و استاد ابوالقاسم بن ابراهيم وراق عابى آن را به عنوان شرح بقول شرح كرده و سيوطى آن را مانند جامع صغير خود مرتب ساخته و به نام اسعاف الطلاب بترتيب الشهاب موسوم داشته است.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 149034
صفحه از 504
پرینت  ارسال به