ادب ايران را به ما مى شناساند، يكى از متون قديمه، كه ارزش بى حدى از لحاظ انشاء و طرز نگارش فارسى قرن ششم دارد، بر گنجينه معارف ما از نثر و نظم مى افزايد. شارح گاهى پس از ترجمه حديث، رباعى يا بيتى در معنى آن به فارسى آورده كه به احتمال قوى از خود ابوالفتوح است و همچنين حكايات و امثله مفيده ممتعى نيز نقل نموده. اين شرح تمام خصوصيات نثر و انشاء قرن ششم و متون آن عصر را دارد».
آن گاه بعضى از آن خصوصيات را مطابق صفحات نسخه خود معرفى كرده است.
از مزاياى اين نسخه آن است كه اشعار مذكوره در شرح احاديث كتاب در اين نسخه بيشتر از دو نسخه ديگرى است و ما آن اضافات را به عنوان استدراك در آخر كتاب ياد خواهيم كرد، ان شاءاللّه تعالى.
اين دو نسخه نيز مانند نسخه نگارنده، از آغاز و انجام ناقص است و حتى اوراق و صفحات هر دو كتاب نيز پس و پيش شده؛ حتى صفحه اول نسخه آقاى باستانى راد، كه بسيار بهتر از نسخه دانشگاه است، صفحه 27 معرفى شده است و اما نسخه دانشگاه بسيار مشوّش و مضطرب و محرف و دستخورده و پس و پيش شده است؛ چنان كه در موارد عديده از همين شرح بيان شده است (رجوع شود به صفحات 72، 76، 77، 104، 112، 124، 125، 133، 148، 170 و 264 نسخه چاپ شده).
متأسفانه نسخه آقاى باستانى راد در اواخر امر، كه قسمت معظم كتاب چاپ شده بود، به دست ما رسيد، و اگر نه امر طبع و تصحيح بسيار بهتر از اين انجام مى گرفت.
چون حال را بر اين منوال ديدم، مقدمه مؤلف اصل را از روى شهاب الأخبار