از كارمند فنى كتابخانه مركزى دانشگاه دبير محترم آقاى محمد شيروانى تشكر مى كنم؛ زيرا كه ايشان، با آنكه مدتى بر روى اين نسخه به قصد چاپ آن كار كرده بودند، چون احساس كردند كه نگارنده به منظور چاپ در فكر تصحيح آن است، نسخه عكسى خود را بدون هيچ مضايقه و دريغى در معرض استفاده نگارنده گذاشته و خودش به چاپ نسخه ديگرى از شروح شهاب كه مربوط به قرن ششم هجرى و از متون قديم فارسى و غير از شروح سابق الذكر است، پرداخت. فجزاهما اللّه خير الجزاء بحقّ محمد و آله الأتقياء.
تنبيه بر سه امر در اينجا ضرور است:
1. ابن خلّكان در وفيات الاعيان به ترجمه حال قاضى قضاعى پرداخته و تاريخ وفات او را ياد كرده است و خوانسارى در روضات الجنات، ضمن ترجمه حال عبدالواحد آمدى مؤلف غررالحكم و دررالكلم به ذكر اعتبار و اشتهار شهاب الأخبار در ميان فريقين پرداخته و برخى از شروح آن را معرفى كرده است، ليكن ما به منظور اقتصار بر بيانات محدّث نورى به نقل آنها و همچنين به نقل كلمات ساير ارباب تراجم نپرداختيم. فليتفطّن .
2. اختلاف در عدد فقرات نسخ موجود، با شماره اى كه قاضى قضاعى در مقدمه كتاب خود گفته، مبتنى بر آن است كه قاضى جملات متعاطفه واقعه در يك عبارت را متعدد حساب كرده است؛ در صورتى كه غير او در مقام تعداد، آنها را نظر به آنكه در يك عبارت است، يك حديث منظور مى كند؛ اگر چه به حسب واقع فقرات متعدد باشد؛ زيرا بعيد است كه در نسخ چنين كتاب مشهور، اختلاف به حدّى رسد كه بعضى از نسخ 232 فقره را از شماره اصلى، كه قاضى قضاعى معين كرده است، فاقد باشد، چنان كه اديب حضور وحدت در كلام خود به آن تصريح