443
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

كه حكيم على الاطلاق است، بايد تداوم رسالت خاتم پيامبران با مقام شامخ امامت مى بود. اين امر خداوند حكيم است: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» (مائده 5: 67).
شيعه و سنّى همه متفق اند كه اين آيه شريفه در غدير خم بر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم نازل شده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم براى اينكه رسالت خود را به اتمام برسانند نعمت هدايت الهى به اكمال برسد، مقام امامت را به مردم معرفى نمودند؛ چرا كه با معرفى امامت است كه دين خاتم پيامبران كامل و تمام مى شود. با تثبيت مقام امامت است كه هدف خلقت و سعادت خلق تا قيام قيامت تضمين مى گردد؛ به طورى كه اگر اين مقام امامت به مردم معرفى نمى شد، گويا پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم رسالت خود را انجام نداده بودند: «... وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»
لذا با اندك توجّهى در خطبه غديريّه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم، هر صاحب عقل سليمى در مى يابد كه نقطه عطف تمام خطبه پيرامون شخصيّت الهى اميرالمؤمنين على عليه السلاممى گردد و مفهوم و منطوق خطبه پيامبر عظيم الشأن صلى الله عليه و آله وسلم در يك كلام اين است كه:
«من كنت مولاه، فهذا علىٌّ مولاه»؛ هر كه تا به حال اقرار به نبوّت من داشت، پس از من بايد اقرار به امامت على عليه السلام داشته باشد.
به همين خاطر بعد از انجام اين تبليغ است كه آيه شريفه نازل مى شود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمْ الاْءِسْلاَمَ دِينا» (مائده 5: 3). يعنى مردمان بعد از اقرار به وحدانيّت خداوند عزّوجلّ و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم، اگر تسليم ولايت اميرالمؤمنين على عليه السلام شوند، خداوند راضى مى شود كه اين دين را اسلام بنامند.
آيا اين چنين امر خطيرى كه با تحقّق آن دين خداوندى كامل مى شود و نعمت هدايت الهى تمام مى گردد و خداوند عزّوجلّ راضى مى شود كه اين دين را اسلام


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
442

و مى گفتند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى» . كعبه، خانه توحيد ابراهيمى را به بتخانه اى تبديل كرده بودند.
در اين دوره سياه جاهليّت بود كه خورشيد عالمتاب نبوّت بر كرانه هاى ظلمت خانه عربستان پديدار گشت و با تابيدن انوار رسالت، كم كم ظلمت شرك رو به زوال گذاشت.
اين نمونه كامل انسان الهى و خليفه خداوند عزّوجلّ كسى نبود جز حضرت محمد بن عبداللّه خاتم النّبيين صلى الله عليه و آله وسلم مردم را از عرب و عجم به سوى توحيد و يكتاپرستى فرا خواند و به مكارم اخلاق دعوت نمود و به بركت وجود مقدّس ايشان بود كه امن و امان و بركات و الطاف خداوندى در سرزمين عربستان راه يافت: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ» (آل عمران 3: 164).
آرى، خداوند (جل جلاله) بر مردم منّت نهاد و پيامبر رحمت را بر ايشان فرستاد تا آنان را از ظلمت توحّش نجات بخشيده و به بالاترين مرتبه انسانيّت برساند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم، 23 سال زحمت بى وقفه را براى هدايت انسانها متحمّل شدند تا مردم را به سعادت نهايى و سرمنزل انسانيّت برسانند.
بر طبق روايات متواتره از شيعه و سنّى، به طورى كه هيچ شكى نه در سلسله سند آن و نه در محتوا و مضمون آن وجود ندارد، پيامبر بعد از خود دو ميراث گرانقدر قرآن و عترت را در ميان اين امّت باقى گذاردند كه اين دو هيچ گاه و در هيچ زمان و عصرى از هم جدا نمى شوند و همواره با هم هستند تا روز قيامت و در كنار حوض كوثر كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم وارد شوند؛ يعنى مقام رسالت و خاتم پيامبران از دنيا رفتند، ولى چون هدف از ارسال رُسل و انزال كتب هنوز باقى بود و مردمان بايد به صراط مستقيم و راه سعادت دعوت مى شدند و به اقتضاى حكومت خداوند متعال

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 151014
صفحه از 504
پرینت  ارسال به