465
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

احساس خستگى خوانندگان در مطالعه به صورت «رمان» درآيد، هيچ گونه اشكالى نخواهد داشت.

انگيزه نگارش اين كتاب

با اينكه مذهب شيعه، مجهز به ادله قطعى و براهين محكم عقلى و نقلى است و همواره علماى بزرگ آن، در هر عصرى با كمال آمادگى، شبهات و لاطائلات هجوگويانى كه ناجوانمردانه به اين مذهب مى تاختند، پاسخ مستدل مى دادند و بحمداللّه در اين عصر نيز، علامه امينيها، سيد محسن امينها، طباطباييها، سلطان الواعظينها و... با كتابهاى علمى خود دور از تعصب، حجت را بر مردم تمام كرده و مى كنند، باز افرادى چون مردوخ كردستانى شافعى جزوه هايى بر ضد شيعه منتشر مى كند؛ تا آنجا كه در رساله اخير خود (حل اختلاف و توضيح تسيد) در صفحه 58 مى نويسد:
«هر كس يك مرتبه اين رساله را با دقت بخواند و باز بگويد: من شيعه هستم، از دو حال خارج نيست: يا بى شرم و بى پروا است كه پشت پا بر فلك و دير و مصلاّ زده، با خدا و پيغمبر و على و اجماع و عقل مخالفت مى كند و يا فطرتا كودن و نفهم است و حسن تعقل و تشخيص ندارد».
زهى بى انصافى!! زهى بى باكى و بى ادبى! اينك انگيزه نگارش رساله حسنيه و رساله يوحناى ذمى در جست وجوى حقيقت به قلم روز، روشن مى شود. اين لاطائلات و سخنان بيهوده از علماى متعصب غير شيعه هميشه بوده؛ لاطائلاتى كه پنبه همه آنها را يك بانوى شيعى از شاگردان امام صادق عليه السلام در مجلس عظيم هارون در حضور علماى بزرگ اهل تسنن، زده و يك نفر مسيحى دور از تعصب با تحقيقات دامنه دار و دقيق خود، بى اساسى آن لاطائلات را مجسم كرده است.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
464

سپس مى نويسد: شاه طهماسب ۱ از اين كتاب مطلع شد. دستور داد اين كتاب را به نام خودش توشيح و امضاء كردند و خطبه اى را در اول آن به اسم او نگاشتند. آن گاه مرحوم حاج آقا بزرگ در پايان مى نويسد: احتمال دارد كه اين آقا ضياءالدين لقب همان مولا ابراهيم باشد.

آيا اين دو كتاب، رمان است

درباره اينكه آيا واقعا زن نابغه اى به نام حسنيه، يا مرد انديشمندى به نام يوحنا با آن خصوصيات كه در اين كتاب مى خوانيد، وجود داشته اند، يا كتابى به نام حسنيه و يوحنا به عنوان رمان است؟ عده اى از علماى بزرگ چون علامه خونسارى (در روضات الجنات، در شرح حال ابراهيم سيار بصرى) و صاحب رياض العلماء (در ترجمه حسنيه) در مورد حسنيه گويند، چنين كنيز نابغه اى وجود داشته است؛ ولى عده اى ديگر مانند علامه سيد محسن امين در كتاب اعيان الشيعه، ج 24، ص 337 گويند:
اين مناظره به اسم حسنيه با آن همه نبوغ، از رمانهاى شيخ ابوالفتوح رازى است؛ چنان كه وى كتاب يوحناى ذمى را به زبان يوحنا تأليف كرده است ۲ و از اين قبيل كتابها در ميان علماى اسلام بوده؛ مانند طرائف على بن طاووس و... .
نگارنده گويد: به فرض اينكه رساله حسنيه و كتاب يوحناى ذمى در جست وجوى حقيقت، هر دو رمان باشد، به هدف ما هيچ گونه زيانى نمى رساند؛ زيرا هدف اصلى آن است كه استدلالهاى دندان شكن مذهب تشيع، كه مجهز به براهين عقلى و نقلى است، بازگو شود. حال اگر اين استدلالها به خاطر تنوع و عدم

1.شاه طهماسب اول از دومين پادشاهان صفوى فرزند ارشد شاه اسماعيل كه در سنه ۹۸۴ پس از ۵۳ سال سلطنت از دنيا رفت.

2.در اينكه شخصى به نام يوحنا با آن خصوصيات وجود داشته يا نه، درست معلوم نيست.

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 148924
صفحه از 504
پرینت  ارسال به