و امامى مذهب بوده و مخصوصاً بنا گذاشته كه تفسير را موافق اخبار اهل بيت عصمت و طهارت بنويسد.
قسمتى از عبارات مقدّمه كتاب را براى نمونه انشاء و طرز تفسير ذيلاً مى نگاريم: «از بخشنده دل و جان و بخشاينده انس و جان مدد خواستم. به توفيق و يارى وى اين كتاب در تفسير قرآن نهادم و در او جمع كردم از تأويل آيات و تفسير مشكلات آنچه بزرگان دين و پيشوايان اهل يقين بر محكّ عقل زده اند و از قعر بحر و الرّاسخون فى العلم يافته اند و از سبب نزول آيات آنچه معتمدان روايت كرده اند و سياق آيات و ظاهر آن را بر آن دليل است اختيار كرده و بهر هر آيتى و علامتى اخبار و احاديث و مناقب و فضايل اهل بيت عليهم السلام آنچه لايق آن بوده باشد، نوشتم تا چشم بينندگان را نور بود و دل محبّان اهل بيت را سرور و الحمدللّه العالمين. فصل.
پس از اين مقدمات، هفت فصل بدين تفصيل پيش از شروع به تفسير با كمال اختصار نيز نوشته اند.
فصل اوّل: در تقسيم معانى مطالب قرآنى به چهار قسم.
فصل دوم: در اينكه مطالب قرآن از شش طرز بيرون نيست.
فصل سوم: در بيان نامهاى قرآن.
فصل چهارم: در معنى سوره و آيه و مثانى و مفصّل و غيره.
فصل پنجم: در بيان اينكه فهم قرآن منوط به دانستن تمام آيات است.
فصل ششم: در معنى لفظ تفسير.
فصل هفتم: در بيان و معنى استعاذه.
طرز انشاى اين تفسير بسيار خوب و عبارات آن داراى فصاحت و بلاغت و عارى از اطناب مملّ و ايجاز مخلّ است. مطالب تاريخى را در ضمن متذكر شده و بعضى از قرائات را تذكر داده و گاه گاهى به اشعار عربى و فارسى تمثّل جسته. و طريقه كتاب آن است كه بدواً چند آيه از قرآن كريم را نقل، پس از آن شروع به تفسير و ترجمه آنها شده. و اين ترجمه و تفسير در بيشتر از قسمتها، دو يا سه يا چهار برابر