71
شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3

حجه الاسلام تبريزى، در خاتمه صحيفة الابرار كه از نفائس كتب و مشتمل بر تحقيقات مهمه دقيقه است، نسبت به كتاب عوالم چنين گفته ۱ :
«كتاب عوالم العلوم للشّيخ المحدّث الجليل عبداللّه بن نوراللّه البحرانى رحمه الله تلميذ مولانا المجلسى رحمه الله و هو مائة و عشرون مجلدة و جلّ ما فيه من الأخبار و البيانات لولم يكن كلّها على ما يظهر من مجلّداته الّتى وقفنا عليها مأخوذة من البحار بتغيير أسلوبٍ فى التّرتيب و لا بأس بذلك فى الأخبار و انّما العجب بياناته المذكورة فيها فإنّها كلّها عين ما فى البحار من غير تغيير؛ حتّى فى اللفظ حتّى أنّى مع كمال ممارستى بالرجوع إلى الكتابين لم أجد له كلاماً مختصّاً به أصلا و هو غريب غاية الغرابة و لم أقف على الأول من كتابه هذا حتّى أعلم هل قدّم لذلك عذراً فيه ام لا».
محصل معنى آنكه: «كتاب عوالم العلوم تأليف شيخ عبداللّه بحرانى، شاگرد علامه مجلسى رحمه الله مشتمل بر 120 مجلّد است و از ملاحظه برخى از مجلّدات آن، كه به نظر من رسيده است، بر مى آيد كه غالب اخبار و بيانات اين كتاب، اگر همه آن چنين نباشد، به اندك تغيير اسلوب در ترتيب از بحار برداشته شده است و در نقل اخبار، اين امر چندان مهم نيست؛ آن چه اهميت دارد همانا بيانات مندرجه در آن كتاب است؛ زيرا كه همه آنها عين بيانات بحار است، بدون هيچ گونه تغييرى؛ حتّى الفاظ و عبارات بيانات در هر دو كتاب نيز يكى است؛ حتّى من با كمال انس و غايت ممارستى كه به هر دو كتاب دارم، هر چه گشتم كه سخنى پيدا كنم كه مختصّ به صاحب عوالم باشد و از بحار مأخوذ نشود، پيدا نكردم و اين از امور شگفت انگيز حيرت خيز است و من مجلّد اول اين كتاب، يعنى دوره عوالم، را نديده ام تا ملاحظه كنم و بدانم آيا عذرى براى اين امر كه خوب به نظر نمى آيد، تهيّه و فراهم كرده و در مقدّمه كتاب درج نموده است يا نه؟».

1.ج ۲، ص ۵۵، س ۱۱ ـ ۱۷.


شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
70

تصريحى حتى اشاره اى نيز نكرده و حقّ مصنّف آن شيخ بزرگوار ابوالفتوح رازى را اداء ننموده است؛ زيرا پر واضح است كه رنج صاحب اين تفسير فقط رنج مطالعه و انتخاب و تلخيص و اختصار بوده است، ليكن رنج تتبّع و تعمّق و تحقيق و ابتكار بوده است كه لازمه تصنيف و تأليفى مانند تفسير وى است كه ديده روزگار نظيرش شايد نديده باشد و اين دو امر هرگز يكسان و قابل مقايسه و سنجش با يكديگر نيست و نسبت بين آنها، همان نسبت است كه بين بنّاء و تأسيس و تعمير و تجديد به نظر مى رسد. پس لازمه انصاف و حق گزارى اين بوده است كه مصنّف، به اين امر به صراحت لهجه تصريح كند و چون نكرده است، مايه بسى حيرت و تعجّب گرديده است!
تنها نگارنده نيست كه در اين مورد از ملاحظه اين امر تعجب مى كند؛ بلكه هر نويسنده و عالمى چون به چنين كارى برخورده و مثل اين عملى را ديده است، انگشت حيرت به دندان تعجب گزيده است. علامه مجلسى رحمه الله در فصل دوم از مقدّمه بحار نسبت به ربيع الشيعه ابن طاووس رضى الله عنه چنين گفته ۱ :
«و تركنا كتاب ربيع الشيعة لموافقته لكتاب اعلام الورى فى جميع الابواب والترتيب و هذا ممّا يقضى منه العجب».
يعنى: «ما در اين كتاب بحار از كتاب ربيع الشيعه ابن طاووس نقل نكرديم؛ براى آنكه آن كتاب با اعلام الورى تأليف شيخ طبرسى، در همه ابواب و ترتيب مطابق و موافق است، تا چه رسد به مطالب و هيچ گونه اختلافى ميان آنها به نظر نمى رسد و ما نيز چون از اعلام الورى نقل كرده ايم، پس از ربيع الشيعه نقل نكرديم، ليكن اين اتفاق نظر به آنكه بسيار بعيد است كه از قبيل توارد فكر دو مؤلف نامبرده بوده باشد، شخص را در درياى تعجّب غوطه ور مى كند».

1.چاپ كمپانى، ج ۱، ص ۱۳، س ۵ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي ج3
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 163671
صفحه از 504
پرینت  ارسال به