مرعشى تبريزى ، شرف الدين على بن محمّد (م 1316 ق) .
438 . تعليقة على رجال الكبير .
مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 312 .
اين تعليقه بر كتاب منهج المقال فى علم الرجال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى تأليف شده است .
439 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال .
الذريعة ، ج 6 ، ص 223 ، ش 1248 .
اين حاشيه ، بر كتاب منتهى المقال محمّد بن اسماعيل مازندرانى نوشته شده است .
محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 212) ، از اين حاشيه با عنوان تعليقة على رجال أبى على هم نام برده است .
چهار سوقى ، سيّد ميرزا محمّد هاشم (1235 ـ 1318 ق) .
440 . شرح مشيخة الفقيه .
الذريعة ، ج 14 ، ص 68 ، ش 1772 .
محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را در كتاب هاى سيّد محمّد يزدى طباطبايى
مشاهده كرده و فهرست نموده است .
441 . الفوائد الرجالية .
الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1575) .
محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف از اين كتاب در اجازه خود براى شيخ الشريعه ، نام برده است . ايشان در الذريعة (ج 20 ، ص 41 و ج 21 ، ص 223) ، اين كتاب را با عناوين مجمع الفوائد و مخزن الفرائد و معدن الفوائد ، فهرست كرده است . نيز در مصفّى المقال (ص 491) اشاره كرده كه اين دو عنوان از اسامى ديـگـر الفوائد الرجاليةاند .
ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 158) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد هاشم الچهار سوقى هم فهرست نموده است .
442 . رسالة في أحوال أبى بصير . ابو بصير ، از كنيه هاى مشتركى است كه جمعى از راويان به آن شناخته شده اند. از دير زمان ، در تعيين مراد از ابو بصيرِ در اسناد روايات ، اختلاف بوده است . مؤلّف اين رساله نيز تمييز اين كنيه مشترك را مورد توجّه قرار داده و اشخاصى را كه به اين كنيه شناخته شده اند، معرّفى كرده و از توثيق و تضعيف آنها بحث كرده است .
وى با بررسى اسناد روايات ، در نهايت به اين نكته مى رسد كه ابو بصير به صورتِ مطلق و بدون هيچ قرينه اى ، به ابو بصير ليث بن بخترى مرادى و يحيى بن ابى القاسم اطلاق شده است و هر دو نفر ، موثّق و مورد اعتمادند .
بر اين اساس ، رواياتى كه در اسناد آنها نام ابو بصير ديده مى شود ، از جهت راوى مورد اشكال نيستند . مؤلّف به تفصيل ، اسناد روايات و كتب رجالى و همچنين اقوال رجاليان را در اين موضوع ، مطرح كرده و بدانها استناد كرده است .
محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ش 723) ، اين رساله را با عنوان ترجمة أبى بصير فهرست نموده و متذكّر شده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسائل اين مؤلّف با عنوان معدن الفوائد ، به چاپ رسيده است .
محقّق تهرانى آورده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسايل اين مؤلّف با عنوان «معدن الفوائد» ، به چاپ رسيده است .