173
بزرگان ری ج1

اگر چه در مجموعه نام مصنف نبود، ليكن فقرات كلام او از نام و لقب و فعل و نسب او اعلام كند، كه كيست و غرضش از جمع كتاب چيست.
آن گاه عبارت مصنف را تا قول او «و صلى اللّه على خاتم النبيين محمد و آله الطاهرين اجمعين» (رجوع شود صفحه 3ـ4) با اندك تغييرى در بعضى موارد نقل كرده، و در خاتمه كتاب گفته: «الحمدللّه رب العالمين كه ما را توفيق و عمر و تمكين بخشيد»، پس قول مصنف را تا عبارت «برحمتك يا ارحم الراحمين» كه آخرين تعبير مصنف است نقل كرده و گفته است:
مخفى نماند كه لطائف فوائد و اخبار و نقائض فوائد و اسرار در كتاب مذكور بسيار است، و ما در مواضع متعدده از اين مجالس از لطائف كلمات او به استشهاد مذكور ساخته ايم، و آن را زينت كتاب خود شناخته ايم، و چون وجود آن نسخه بغايت نادر است و مع هذاآنچه از نسخ آن به نظر اين قاصر رسيده به غايت سقيم است لاجرم ذكر شهرى از لطائف او را كه بعد از تأمل و فكر بسيار تصحيح نموده، يا محصلى از آن فهميده مغتنم دانسته به آن اشتغال مى نمايد.
آن گاه به ذكر لطائف مستخرجه كه اشاره كرده پرداخته است.
نگارنده گويد: اشاره به چند امر در اينجا ضرور است:
پرواضح است كه قاضى شوشترى يكى از اجله علماى اعلام و مشاهير عالم اسلام است، و مقام او در جامعيت به علوم اسلامى و احاطه به معارف حقه، و كمالات دينى از آفتاب معروف تر و دو اثر بزرگ او احقاق الحق و مجالس المؤمنين كه دو آيت و برهان مقام تحقيق و تتبع هستند در معرفى قدر و مرتبه او كافى مى باشند، پس بدون شك او از مهره اين فن و از اهل خبره اين صناعت و از اصحاب بصيرت در اين امر است، از اين روى اظهار نظر او طبق مضمون «كلام صدر من أهله و وقع فى محلّه» مورد اعتنا و مناط اعتبار خواهد بود،و چون اين زمينه فراهم شد مى گوييم:


بزرگان ری ج1
172

تأييد مى كند كه هيچ يك از اين چهار نفر صاحب تصنيف و تأليف نبوده اند، و اگر هم تأليفى يا تأليفاتى داشته اند معروف نبوده است، و از اين روى بوده است كه منتجب الدين فقط به ترجمه حال شخصى ايشان پرداخته است.

تبصره

چنان كه ملاحظه مى شود در هيچ يك از اين دو ترجمه حال كه منتجب الدين، و رافعى براى اين عالم نوشته اند، هيچ گونه تصريح و اشارتى به تاريخ وفات وى نشده است، و از جاى ديگر نيز هيچ گونه اطلاعى در اين باب به دست نياورده ايم، لعلّ اللّه يحدث بعد ذلك أمرا.
سيد سند و محقق مدقق معتمد قاضى نور اللّه شوشترى در مجالس المؤمنين در اواسط مجلس پنجم كه در ذكر بعضى از اكابر متكلمين و افاضل مفسرين، و محدثين، و اعاظم و اشراف فقهاء، و مجتهدين، و اعيان قرّاء،و نحات، و لغويين، از تبع تابعين (رضى اللّه عنهم اجمعين) نسبت به اين عالم جليل و معرفى كتاب نقض چنين اظهار عقيده كرده است:
الشيخ الأجل عبد الجليل القزوينى الرازى، از اذكياى علماى اعلام، و اتقياى مشايخ كرام بوده، و در زمان خود به علوّ فطرت و جودت طبع از سائراقران امتياز داشته است، تا آنكه چون بعضى معاصران او از غلات سنيان شهر رى و ناصبيان وادى ضلالت و غىّ مجموعه اى در رد مذهب شيعه تأليف نمود، علماى شيعه كه در رى و آن نواحى بودند، به اتفاق قرار دادند كه شيخ عبدالجليل اولى و احقّ است به آنكه متصدى دفع و نقض آن شود، و آخر او تأليف كتابى شريف در نقض آن مجموعه اى ساخت و عنوان آن را به نام نامى و اسم سامى حضرت صاحب الزمان محمد بن الحسن المهدى صاحب الامر مزين ساخت، و عبارت او در خطبه كتاب مذكور اين است.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 108146
صفحه از 360
پرینت  ارسال به